در دهههای گذشته تبلیغات دچار تحولات عمدهای شده است اما برخی از کلمات همانند گذشته قدرت و نفوذ زیادی دارند. گروه روانشناسی دانشکاه ییل کلمات متعددی را در زبان انگلیسی بررسی نموده و به این نتیجه رسید که ده کلمه دارای بیشترین قدرت و تاثیرگذاری بخصوص در تبلیغات و فروش هستند. استفاده از این کلمات در کمپین ها منجر به افزایش تاثیرگذاری آنها خواهد شد. در این مطلب این ده کلمه را مرور می کنیم.
10.جدید ( تازه )
همه ی ما از امور جدید استقبال میکنیم، حتی اگر واقعاً جدید نباشند. ما به دنبال خودروهای جدید، لباسهای جدید، کفشهای جدید، و طعم ها و بوهای جدید هستیم و حاضریم بابت آن پول بدهیم .
9. صرفه جویی
آیا کسی هست که بدنبال صرفه جویی در هزینه و زمان نباشد؟ صرفه جویی در هزینه ها کاری است که 99 درصد از ما به دنبال انجام آن هستیم حتی اغلب ثروتمندان نیز بدنبال رسیدن به این هدف هستند. اگر می توانید به افراد جدید کمک کنید که در هزینه های خود صرفه جویی کنند، حتماً آن را اعلام کنید.
8. امنیت (امن)
یکی از مهمترین انتظارات ما از کالاها و خدمات، امنیت است. همه ی ما دوست داریم اطمینان حاصل کنیم که در حوزهی امنی سرمایه گذاری کرده ایم و یا اینکه اسباببازیهای فرزندانمان بالاترین استانداردهای امنیتی را دارند . در کاربرد این کلمه باید دقت داشته باشید، گاهی اوقات استفاده از کلمه ی امن یا امنیت چندان مناسب نیست. به عنوان مثال؛ نمی توانید بگوئید خوردن این ساندویچ کاملاً امن است.
7. ثابت شده
باید به مشتریان خود ثابت کنید که برند شما همان چیزی است که آنها به دنبال آن هستند. به عنوان مثال، یک شرکت تولیدکننده مواد غذایی ادعا نمود که از هر 10نفر، 8 نفر می گویند که غذای این شرکت را ترجیح می دهند. هشت از ده نفر، عدد بزرگی است و راه خوبی برای ثابت کردن است. بنابراین تنها مورد کیفیت و مرایای محصول خود حرف نزنید، آن را ثابت کنید.
6. عشق
این کلمه بار احساسی قدرتمندی دارد، اما باید در کاربرد آن دقت کنید. شما می توانید بگویید عاشق بوی عطر .... خواهید شد، اما شاید نتوانید بگوئید بی درنگ عاشق دمپایی .... خواهید شد. چون دمپایی چیزی نیست که افراد عاشق آن شوند.
5. کشف
کشف موارد تازه همواره برای افراد جذاب و هیجان انگیز است . بنابر این، اگر در تبلیغات به آنها تلقین کنید که آنها با خرید محصول شما به کشف تازهای دست می یابند. تا حد زیادی در جذب آنها موفق شدهاید .
4. ضمانت
این واژه به از بین بردن تردید مشتریان کمک میکند. اعتبار کسب وکارها تا حد زیادی به ضمانت آنها از محصولات خود بستگی دارد . بهترین گزینه در این زمینه این است که به مصرفکنندگان اطمینان دهید که در صورت عدم کیفیت محصول پول آنها را پس خواهید داد .این کار ریسک خرید محصول برای مشتریان را از بین می برد . به طور کلی ، درصد بسیار کمی از مشتریان برای باز پس گیری پول خود به شما مراجعه می کنند .
3. سلامتی
حفظ سلامتی یکی از مهمترین اهداف بشر است: سلامت جسمی، سلامت روانی، حتی سلامت مالی. اخیراً در تبلیغات توجه زیادی به مقوله ی سلامت مالی می گردد .
2. نتایج
این واژه با مقولهی موفقیت ارتباط نزدیکی دارد. با استفاده از این واژه و یا هم خانوادههای آن میتوانید خرید را برای مشتری توجیه کنید. اگر خرید یک کالا یا خدمت همراه با نتایج مثبتی باشد، مشتری به این نتیجه می رسد که خرید آن ارزش دارد.
1.شما
کلمهی شما همواره موثرترین و قدرتمندترین واژه در تبلیغات بوده است. دلیل آن این است که این کلمه فضای گفتمان را مشخص و توجه افراد را به خود جلب میکند. اگر تبلیغی در مورد شما باشد قطعاً به آن توجه خواهید کرد. در گفت و گو با مشتریان در تبلیغات و یا خارج از آن حتماً از این کلمه استفاده کنید.
اولین آگهی که در امریکا در روزنامه چاپ شد، به سال 1704 برمیگردد؛ این آگهی برای فروش یک خانه در لانگآیلند بود. از آن زمان به بعد، صنعت تبلیغات دستخوش تحولات بزرگی قرار گرفت.در طول زمان، آگهیها و کمپینهای تبلیغاتی بسیاری را دیدهایم که نه تنها ما را متقاعد به خرید یک محصول یا خدمت کردهاند، بلکه در شیوهی برقراری ارتباطات و تعاملات ما با یکدیگر نیز تاثیر گذاشتهاند، از لذت نوشیدن قهوه گرفته تا نوع لباسی که در محل کار میپوشیم، یا فیلمهایی که در رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذاریم.
در اینجا به بررسی تبلیغاتی که فرهنگ دنیا را تغییر دادند، میپردازیم:
سال 1907:آب پرتقال Sunkist
در اوایل دهه 1900، تولید کنندگان پرتقال در کالیفرنیا یک مشکل بزرگ داشتند: برداشت پرتقال بیش از میزان خرید مشتریان بود.
بنابراین در سال 1907، "بنیاد پرورشدهندگان و دلالان میوه کالیفرنیا" به دیدن آلبرت لاسکر، بنیانگذار تبلیغات مدرن و مالک آژانس تبلیغاتی Lord & Thomas رفتنند تا چارهای برای حل مشکل آنها بیندیشد.
آلبرت لاسکر به آنها پیشنهاد برندسازی مجدد داد و اینکه نام برند خود را از "بنیاد پرورشدهندگان و دلالان میوه کالیفرنیا" به Sunkist تغییر دهند. مهمترین کمک او به آنها استفاده جدید از میوه بود: آبمیوه.
پس از آن بود که Sunkist به مردم آموزش میداد چگونه آب پرتقال بگیرند و از این طریق به همراه میوه به آنها آبمیوهگیری هم میفروخت. امروزه این محصول بخش جدانشدنی وعده صبحانه در سراسر جهان است.
سال 1947: الماس همیشگی است
De Beers (د بیرز) رسم هدیه دادنِ انگشتر الماس هنگام خواستگاری را رواج داد.
شرکت د بیرز، بزرگترین استخراجکننده و پخشکننده الماس در سراسر جهان است. در سال 1938، دبیرز، معادن الماس و شرکتهای تولیدی سنگهای قیمتی در فروش سنگهای با ارزش خود دچار مشکل شدند. فروش برای دو دهه کاهش یافته بود، اما پس از آن رکورد بزرگی در فروش الماس ثبت شد. تعداد کمی از مردم خواستار اجناسی بودند که فقط متعلق به قشر ثروتمند جامعه بود.
بنابراین این شرکت از آژانس تبلیغاتی N.W. Ayer کمک خواست تا در پیدا کردن راهی برای فروش الماس برای مردم سطح متوسط جامعه به آنها کمک کند.
Ayerدر سال 1947 این شعار را پیشنهاد داد: "A Diamond Is Forever ". او و همکارانش از انتخاب این شعار تبلیغاتی خیلی هیجانزده نبودند، اما سال بعد از همین شعار برای راهاندازی کمپینی با همین نام استفاده کردند. این کمپین بلافاصله توجه مردم آمریکا را به خود جلب کرد، و آنها خیلی زود باور کردند که جواهر نماد عشق ابدی است، نه فقط یک جنس لوکس و گرانقیمت.
از سال 1984 شعار تبلیغاتی "الماس همیشگی است"در تمام آگهیهای دبیرز دیده میشد، و Ad Age آن را بهترین شعار قرن بیستم نامید.
سال 1952: به خودتان استراحت بدهید و قهوه بنوشید
در اواسط دهه 1950، شرکت Pan American Coffee با جملهی " به خودتان استراحت بدهید و قهوه بنوشید"، کارگران را تشویق به خوردن یک عصرانهی آرامشبخش کرد.
Pan American Coffee، یک شرکت خصوصی پیشرو در تولید قهوه است و از سال 1960 فعالیت خود را آغاز کرده است.
تاثیرگذاری این تبلیغ به حدی بود که استراحت تبدیل به چیزی شد که اکثر کارگران آرزوی داشتن آن را در حین کار داشتند. در سال 1964، اتحادیه کارگران اتومبیل امریکا، مدیران خود را تهدید کردند درصورتیکه زمان استراحت در حین کار در قراردادشان ثبت نشود، اعتصاب خواهند کرد.
1959: Think Small (کوچک بیندیش)
در دهه 1950 اتومبیلهای بزرگ، با موتورهای پر قدرت و با ظاهری شیک و پر زرق و برق مورد علاقهی مردم بودند. در زمانی که خودروسازان آمریکایی از شکوه و قدرت صنعت هواپیماسازی الهام میگرفتند، مدل "بیتل" فولکس واگن سروصدای زیادی به راه انداخت.
کمپین "Think Small" فولکس واگن که توسط آژانس تبلیغاتی Doyle Dane Bernbach ساخته شد، انقلابی را در نحوهی حرف زدن شرکتها با مشتریان به وجود آورد وصدای نارضایتی رو به رشد مردم را در دهی 1950 به تصویر کشید.
کدامیک از تولید کنندگان ماشین با خوشحالی نقص محصول خود را تبدیل به یکی از ویژیگهای منحصر به فرد آن میکنند؟ فولکس واگن روی کاربرد اتومبیلهای کوچک و بادوامتر در آگهیهای تبیلغاتی خود تمرکز کرد و هدف خود را از انتشار این آگهی ابزاری برای فروش بیشتر اذعان کرد.
این در حالی بود که رقبای فولکس واگن با آب و تاب ویژگیهای باور نکردنی محصولات خود را تبلیغ میکردند.
1964: گل مینا
در سال 1964، لیندون جانسون لیتون پس از پایان دورهی جان اف کندی در دور بعدی انتخابات مقابل بری گلدواتر با اختلاف بالا پیروز شد.
آگهی گل مینا تنها یک بار از سوی کمپین انتخاباتی جانسون در تلویزیون نشان داده شد، اما تاثیر بسزایی در پیروزی وی در انتخابات داشت.
گلدواتر، رقیب لیندون جانسون که طرفدار عملیات نظامی خشونتآمیز بود پیشنهاد استفاده از سلاح هستهای را داده بود.
جانسون توانست با انتشار یک آگهی تبلیغاتی پیروز انتخابات شود. مبارزه انتخاباتی او با نام "آگهی گل مینا" شناخته شد. در این آگهی تبلیغاتی یک دختر بچه با چهرهای معصوم، در حال بازی کردن با یک گل است که سرش را بلند میکند و یک ابر سیاه را که ناشی از بمب اتمی است، میبیند. سپس صدای جانسون شنیده میشود که خطاب به دختربچه می گوید:
«بردن یا باختن! میتوانیم دنیا را طوری بسازیم که همهی انسانها بتوانند با آرامش در آن زندگی کنند، و یا برعکس در تاریکی زندگی کنند. ما باید همدیگر را دوست داشته باشیم، در غیر این صورت محکوم به مرگ هستیم. »
نتیجه: جانسون موفق شد با یک لغزش کوچک از سوی رقیبش پیروز انتخابات امریکا شود. و این آگهی تبدیل به بخشی از فرهنگ آمریکایی تبدیل شد.
سال 1984: تبلیغ مسابقات سوپربول اپل در سال 1984
اپل در سال 1984 با استفاده از یک آگهی خیرهکننده از رایانه شخصی مکینتاش خود در طول بازیهای سوپر بول رونمایی کرد و ادعا کرد که بر خلاف دیدگاه مدینه فاسده(dystopian ) جورج اورول، سال 1984زمانی است که مردم از تکنولوژی به عنوان یک ابزار انقلابی برای بیان هویت خود استفاده میکنند.
در این تبلیغ که ریدلی اسکات کارگردانی آن را بر عهده داشت، یک زن در سالنی که افراد بسیاری با لباسهایی شبیه به هم در حال تماشای سخنرانی رهبر خود در یک نمایشگر بزرگ هستند، میدود و پتکی را به صفحه نمایش بزرگ سالن پرتاب میکند.
در این تبلیغ آن فرد به نوعی از آزادی اشاره میکند که رایانههای شخصی برای کاربران به ارمغان میآورد و رهبران فناوری را ترغیب میکند تا کامپیوتر را یک ابزار خلاقیت ببینند.
1988: فقط انجامش بده
نایک در اولین آگهی تبلیغاتی "فقط انجامش بده" ، والت استاک 80 ساله را نشان داد که با حالتی خسته در حال پیادهروی روزانهاش در پل گلدن گیت میباشد.
پیام این آگهی بسیار ساده بود و نیازی به توضیح بیشتری نداشت.
شعار نایک در حال حاضر 26 ساله است و در طی این سالها تلاش کرده مردم را متقاعد کند که آنها هم اگر بخواهند میتوانند ورزشکار باشند. تنها کاری که باید بکنند این است که یک جفت کفش ورزشی بخرند و ورزش را شروع کنند.
سال 1992: راهنمای خرید لباس غیررسمی در محل کار
لوی استراوس، بنیانگذار شرکت تولید شلوار جین لیوایز ، مفهوم "لباس غیررسمی در محل کار" را برای امریکاییها تعریف کرد.
نحوهی لباس پوشیدن امریکاییها در محیط کار از دهه 1950 دستخوش تغییراتی شد. اما این شکل از لباس پوشیدن پس از مدتی و در دهه 1980 راه خودش را به صنایع دیگر نیز باز کرد. در آن زمان کارمندان میتوانستند یک روز در هفته با لباسی راحت و غیررسمی سر کار بروند. وضع کنندگان این قانون معتقد بودند که این کار باعث میشود عملکرد کارمندان پربازدهتر شود و روحیه بهتری در محیط کاری داشته باشند.
اما بسیاری از شرکتها زمانی که میدیدند برخی کارمندان با ظاهری ناآراسته و شلواری پاره پوره در محیط کاری حاضر میشوند، از تصمیم خود و اعمال چنین قانونی پشیمان شدند.
در همین زمان بود که شرکت تولیدی پوشاک لویاشتراوس فرصت را برای کسبوکار مناسب دید. این شرکت در سال 1992، یک کمپین تبلیغاتی گسترده راه انداخت و کاتالوگی را با عنوان "راهنمای خرید لباس غیررسمی در محیط کار" برای مدیران منابع انسانی شرکتهای مختلف در سراسر کشور ارسال کرد. لیوایز در این کاتالوگ پوشاک و البسهی جین مناسب برای محیطهای کاری را به تصویر کشیده بود.
در اوایل دهه 90 بود که شرکتهای مختلف بسیاری برای مشاوره و یا خرید البسه کاری از لیوایز با این شرکت تماس می گرفتند. لیوایز در سال 1995 فروش بیسابقهی 6.2 میلیارد دلاری را تجربه کرد.
سال 2012: ردبول استراتوس
فلیکس باومگارتنر در اکتبر ۲۰۱۲ طی پروژهای به نام "ردبول استراتوس" با کپسولی متصل به یک بالون هلیمی، بر فراز شهر رازول ایالت نیومکزیکو در ایالات متحده امریکا بالا رفت و از ارتفاع ۳۹٬۰۴۵ متری زمین به سوی زمین پرید.
باومگارتنر نخستین چتربازی است که با سقوط آزاد و بدون هیچ وسیلهای، دیوار صوتی را شکست و رکورد مرتفعترین و سریعترین پرش با چتر دنیا را به نام خود ثبت کرد. هشت میلیون نفر به صورت زنده این رویداد هیجانانگیز را تماشا میکردند.
این حرکت باعث ورود عرصهی جدیدی به تاریخ تبیلغات شد: اینبار آگهیهای بازرگانی میان برنامه و یا رویداد خاصی پخش نشد و برنامه را قطع نکرد، بلکه خود تبلیغ یک رویداد خیلی مهم بود.
صنعت خودروسازی یکی از صنایع بزرگ دنیای امروز به شمار میرود که برندهای مختلف آن در یک فضای رقابتی به تولید محصولات خود میپردازند. در اینجا سعی میکنیم راهکارهای بازاریابی برند «بیامو» را به منظور حفظ برتری خود در این فضای رقابتی بررسی کنیم. برند لاکچری بیامو نامی آشنا در صنعت خودرو است که با استفاده از راهکارهایی مانند شناخت بازارهای مختلف، درجهبندی مشتریان، حفظ موقعیت و نام تجاری خود، سعی در شناساندن هرچه بهتر محصولات خود در میان دیگر رقبا دارد.
کمپانی بیامو یکی از بزرگترین شرکتهای تولیدکننده اتومبیل و موتورسیکلت در جهان بوده و در حال حاضر این شرکت آلمانی از شناختهشدهترین و تحسینبرانگیزترین برندهای اتومبیل به شمار میرود. کیفیت مناسب محصولات این برند باعث ایجاد اعتماد روزافزون مشتریان به آن شده، به طوری که در سال ۲۰۱۳ یک میلیون و ۹۰ اتومبیل و ۱۱۵ هزار موتورسیکلت آن به فروش رفته است. بیامو در کنار دو برند آشنای دیگر آلمانی، مرسدسبنز و آئودی، یکی از سه کمپانی تولیدکننده ماشینهای لوکس در سطح جهان است. بیامو کار خود را در دهه ۱۹۰۰ با ساخت موتورسیکلت شروع کرد و با اینکه در حال حاضر یکی از بزرگترین تولیدکنندگان خودرو به شمار میرود، اما تولید خودرو را کمی دیرتر آغاز کرده است.
این شرکت به طور مشخص در سال ۱۹۱۳ توسط «کارل فردریک رپ» تاسیس شد و در حال حاضر با داشتن بیش از یک میلیون کارمند در بیش از ۴۰ کشور جهان نمایندگی دارد و کارخانههای زیادی را در آلمان، ایالاتمتحده آمریکا، انگلستان، مصر، چین، آفریقای جنوبی، برزیل و... بر پا کرده است. این نام تجاری سه شرکت مهم بیامو، «مینیکوپر» و «رولزرویس» را تحت لوای خود دارد و این سه غول صنعت خودرو در کنار یکدیگر، با تولید محصولات متنوع و متفاوت خود، نام تجاری بیامو را بیشازپیش مشهور و محبوب میکنند.
تبلیغ با نام تجاری
گاهی نام یک برند تجاری به اندازهای قوی میشود که خود بهتنهایی میتواند عامل تبلیغاتی به شمار رود. در همین راستا میتوان گفت یکی از استراتژیهای مهم برند بیامو در زمینه بازاریابی محصولاتش، داشتن نام تجاری قدرتمند است، به گونهای که این استراتژی پایه و اساس موفقیت این گروه تولیدی را تضمین میکند. تمام کارکنان این شرکت یک هدف اصلی دارند و آن نیز حفظ ارزشها و اهداف کمپانی است. فنآوری، نوآوری، عملکرد، کیفیت، قابلیت اطمینان، انحصار و رضایت مشتری ازجمله اهداف اصلی این شرکت است که سعی دارد در بهترین حالت ممکن آنها را ارائه دهد.
گروه بیامو برای حفظ جایگاه برند خود در میان دیگر تولیدکنندگان، چند هدف اساسی را دنبال میکنند که عبارتاند از شناخت پتانسیلها و تشویق روند رشد، آگاهی کامل از آنچه کمپانی در پی ارائه آن است، شناخت دقیق نقاط قوت و ضعف شرکت و استفاده بهینه از فرصتهای بهدستآمده. درونی شدن عوامل فوق برای کارکنان این شرکت، نکته مهمی در حفظ موقعیت و برتری این کمپانی به شمار میرود، به این معنا که اگر هدف برای تمام اجزای یک سازمان به صورت واحد تعریف شده باشد و از همه مهمتر این هدف برای آنها کاملا درونی شده باشد، تمام سازمان به صورتی یکپارچه در پی تحقق آن است و با این وصف موفقیت شرکت حتمی خواهد بود.
شعارهای مشتریمحور
دو شعار اصلی این کمپانی عبارتاند از «لذت رانندگی محض» و «نهایت رانندگی» که نشاندهنده تلاش بیوقفه این گروه تولیدی در جهت ارائه محصولاتی باکیفیت و مشتریمحور است که تمرکز اصلی آن بر قابلیتهای رانندگی قرار داده شده است. در اینکه رانندگی لذتبخش است هیچ شکی نیست، اگر رانندگی صرفا به خاطر خدمات حملونقل خود در میان مردم محبوبیت داشته و وسایل نقلیه عمومی میتوانستند تا حد زیادی این نیاز را برطرف کنند، اما میبینیم که در بازار صنعت خودرو هرساله اتومبیلهای مدرنتر و خاصتری تولید میشوند و مصرفکنندگان زیادی نیز در سطح جهان دارند، بر همین اساس کمپانی بیامو نیز بهخوبی لذت رانندگی را دریافته و آن را تبدیل به یکی از شعارهای مهم و تاثیرگذار خود کرده است.
به بیان دیگر، یکی از مهمترین اقداماتی که در هر فرایند تبلیغاتی رخ میدهد، توجه به علاقه و سلیقه مصرفکنندگان است، در همین راستا نیز گروه بازاریابی بیامو با خلق شعارهایی مانند «لذت رانندگی محض» و «نهایت رانندگی» در پی ارائه تصویری متفاوت از خودروهای خود به مشتریان است. به این معنا که ماشینهای تولیدی بیامو کیفیتی را در رانندگی به مشتریان خود ارائه میدهند که با دیگر ماشینها آن را تجربه نخواهند کرد.
هنرپیشههایی که بیامو سوار میشوند
چهرههای سینمایی همیشه یکی از بهترین ابزارهای تبلیغاتی برندهای تجاری به شمار میرفتند و این روند خصوصا در برند لاکچری بیامو بهخوبی مشهود است. مصرفکنندگان وقتی ببینند چهرههای سینمایی محبوب آنها چه نوع ماشینی سوار میشوند، به صورت ناخودآگاه به سوی برند مذکور سوق داده میشوند و هنگام خرید ماشین چهره سینمایی و ماشینی که بر آن سوار بود را از یاد نمیبرند. محبوبیت هنرپیشهها میتواند تا حد زیادی بر سلیقه مصرفکنندگان تاثیر بگذارد و در این میان کمپینهای بازاریابی بیامو نیز بهخوبی این تاثیر را دریافته و از چهرههای شاخص سینمایی مانند تام کروز، یا بازگران نقش جیمز باند و... برای معرفی و تبلیغ محصولات این کمپانی استفاده میکند.
استراتژی بخشبندی بازار
بخشبندی، هدفگیری و تثبیت موقعیت سه مرحله مهم در استراتژیهای بازاریابی بیامو به شمار میروند که تاثیر مهمی در موفقیت این شرکت داشتهاند. این سه مرحله نشاندهنده برنامهریزی دقیقی است که تیمهای بازاریابی این کمپانی در راستای اهداف خود طرحریزی میکنند. در مرحله بخشبندی، استراتژی شناختن مشتریان به لحاظ موقعیت جغرافیایی آنها اهمیت زیادی پیدا میکند، به این معنا که با شناختن بازارهای مناطق جغرافیایی مختلف، گروه تولیدی بیامو میتواند نوع محصولاتی که برای مناطق مختلف تولید میکند و درجه و کیفیت آنها را تعیین کند.
طبق آمارهای گرفتهشده توسط تیمهای بازاریابی این شرکت، بیش از ۷۰ درصد از خودروهای این برند در اروپا و آمریکای شمالی به فروش رفته است و بر این اساس، این کمپانی تمرکز اصلی تبلیغات خود را در مناطق مذکور خواهد گذاشت که بیشترین میزان مصرفکننده را دارند.
استراتژی هدفگیری
در این روش، گروه تولیدی بیامو مشتریان مخصوص به خود را در نظر میگیرد؛ به این معنا که تولیدات این شرکت برای همه گروههای قومی و شهروندان طراحی و تولید نمیشود و گروه مخاطبان خاص خود را دارد. از آنجایی که بیامو برندی لاکچری و لوکس در جهان به شمار میرود، مصرفکنندگان آن نیز نمیتوانند تمام افراد باشند و بنابراین گروههای تبلیغاتی این شرکت، هنگام ارائه پیامهای تبلیغاتی خود، مصرفکنندگان خاصی را مد نظر دارند. به طور کلی گروه سنی ۲۵ تا ۴۰ سال ازجمله هدفهای این شرکت به شمار میروند که علاقه و سلیقه آنها با محصولات مدرن و امروزی بیامو کاملا منطبق است و شاید بهتر باشد بگوییم بیامو محصولاتش را مطابق با سلیقه مدرن آنها عرضه میکند.
همچنین یکی دیگر از راهکارهای بازاریابی بیامو در هدف قرار دادن مشتریان، توجه به میزان درآمد آنهاست. طبق یک اصل تعریفشده در این شرکت، افرادی که درآمد آنها بالای ۲۵ هزار پوند باشد، بهعنوان مصرفکنندگان این برند هدفگیری میشوند و بر اساس علایق و نیازهای آنها برنامههای تبلیغاتی این شرکت پیریزی میشود.
استراتژی موقعیتیابی
شناخت موقعیت خود در میان دیگر برندها یکی از استراتژیهای مهم بازاریابی بیامو محسوب میشود. این شرکت با توجه دقیق به میزان عملکرد و موفقیت خود، بالاتر بردن کیفیت محصولات، پیشرفت در فناوریهای جدید، حفظ رضایت مشتری و درک درست از جایگاه انحصاری خود در میان دیگر تولیدکنندگان، سعی در حفظ موقعیت خود دارد. اگرچه بیامو یکی از بهترین و مشهورترین تولیدکنندگان خودرو در سطح جهان است، اما استراتژی موقعیتیابی باعث میشود این شرکت همیشه به دنبال حفظ این موقعیت باشد و در فضای رقابتی شدیدی که با دیگر برندها دارد، جایگاه و موقعیت خود را فراموش نکند و سعی در نگه داشتن آن جایگاه داشته باشد.