به اعتقاد بسیاری جرمی کلارکسون معروف ترین و تاثیرگذارترین ژورنالیستی است که در حوزه صنعت خودرو فعالیت می کند. این مجری و روزنامه نگار 58 ساله انگلیسی که برای نسل های جدید بیشتر با مستندهای تلویزیونی تاپ گیر و گرند تور شناخته می شود، در چند نشریه از جمله Sunday Times ستون مخصوص خود را داشته و به صورت مکتوب نیز از خودروها انتقاد می کند!
با توجه به پیشینه ای که کلارکسون در حرفه خود دارد، عقاید و نظرات او درباره اتومبیل ها می تواند تا حد زیادی تعیین کننده باشد. در یکی از آخرین مقالاتی که این چهره محبوب برای Sunday Times به رشته تحریر در آورده، وی بهترین خودروهای سال 2018 را برگزیده است.
در این مقاله کلارکسون از میان 28 اتومبیلی که در سال 2018 بر پشت فرمان آنها نشسته، عملکرد پنج مدل را تحسین برانگیز دانسته و آنها را به عنوان بهترین خودروهای سال معرفی نموده است.
1. لامبورگینی هوراکان پرفورمانته
آنطور که این مقاله نشان می دهد لامبورگینی هوراکان پرفورمانته بیش از سایر خودروهای تست شده با سلایق کلارکسون همخوانی داشته و توانسته عنوان خودروی سال از دید وی و روزنامه Sunday Times را کسب کند.
جالب اینکه جرمی در سال 2017 پس از تست نسخه پیش تولید این اتومبیل فوق سریع ایتالیایی از پنج ستاره ممکن، چهار ستاره به آن اعطا کرده بود؛ اما با ارزیابی مجدد نسخه نهایی ظاهرا نظر وی عوض شده و پنج ستاره کامل برای هوراکان پرفورمانته در نظر گرفته است.
جرمی با همان ادبیات خاصش درباره این خودروی هیجان انگیز گفته:
دوست دارم اینگونه فکر کنم که لامبورگینی توسط چند کودک ده ساله مدیریت می شود... درست است که مالکیت این شرکت در اختیار آلمانی هاست، اما این حس وجود دارد. مطمئنا اگر آئودی مالک لامبورگینی نبود، هوراکان به لیزرهای فضایی بر روی سقف مجهز می شد.
2. پورشه 911 GT2 RS
پورشه 911 GT2 RS دومین خودروی محبوب جرمی کلارکسون در سال 2018 لقب گرفته است. نکته طعنه آمیز اینکه کلارکسون هرگز جزو طرفداران 911 نبوده، اما عملکرد نسخه GT2 RS به قدری عالی و "درخشان" است که وی را مجاب به انتخاب کرده است.
3. آلپینا B5
رتبه سوم بهترین خودروی سال 2018 از دید کلارکسون به آلپینا B5 رسیده است. این سدان سریع که در واقع نسخه تقویت شده ب ام و سری 5 محسوب می شود، به لطف ترکیب فاکتورهایی مثل قدرت، هیجان و سواری راحت موفق به دریافت 4 ستاره شده است.
رانندگی با آلپینا B5 آنقدر برای کلارکسون لذت بخش بوده که وی این خودرو را "بهترین سری پنجی که تاکنون بر پشت فرمانش نشسته" خطاب کرده است. البته سری 5 استاندارد نیز همواره لبخند رضایت را بر لبان کلارکسون نشانده، به همین خاطر است که او خود را یکی از طرفداران همیشگی سدان محبوب باواریایی ها می داند. به گفته جرمی آلپینا B5 تا حد زیادی به "کامل بودن" نزدیک شده و می تواند الگویی برای دیگر مدل ها باشد.
4. استون مارتین ونتیج
مجری و خبرنگار مشهور این روزهای جهان خودرو استون مارتین ونتیج را به عنوان چهارمین مدل شایسته سال 2018 برگزیده است. این اتومبیل اسپرت نیز مثل آلپینا B5 چهار ستاره از پنج ستاره ممکن را دریافت نموده؛ حضور ونتیج در این لیست چندان هم جای تعجبی ندارد، زیرا جرمی همیشه از طرفداران آن بوده است.
کلارکسون اعتقاد دارد ونتیج با اختلاف زیادی از تمامی ساخته های استون مارتین بهتر است، طوری که این مدل را می توان رقیبی جدی برای پورشه 911 تصور کرد.
5. بنتلی کانتیننتال جی تی
بنتلی کانتیننتال جی تی آخرین اتومبیلی است که نسل جدید آن توانسته نظر مثبت جرمی را جلب نموده و در جایگاه پنجم قرار گیرد. این اتفاق در حالی رخ داده که کلارکسون هیچ علاقه ای به نسل قبلی کانتیننتال جی تی نداشت و در یکی از قسمت های تاپ گیر، در اظهار نظری جالب از آن به عنوان اتومبیلی مناسب برای بازیکنان فوتبال یاد کرده بود.
بوگاتی ویرون یکی از سوپر اتومبیل هایی است که همیشه در تاریخ جاودانه باقی خواهد ماند. این ابر خودروی آلمانی-فرانسوی با مهندسی بالای خود ارقامی را وارد صنعت خودرو کرد که پیش تر دستیابی به آنها مثل یک رویا بود. ویرون از سال 2005 تا 2015 با نسخه های مختلف خود به حکمرانی در جهان پرداخت، تا اینکه در سال 2016 با تصمیم بوگاتی رسما بازنشسته شده و جای خود را به شیرون داد.
ویرون با وجود بازنشستگی هنوز هم طرفداران خاص خود را داشته و با قیمت های بالایی بین مجموعه داران متمول دست به دست می شود. مدل های دست دوم از این سوپر اتومبیل دو رگه به راحتی با قیمت هایی فراتر از یک میلیون دلار به فروش می رسند. این موضوع چندان باعث تعجب نیست، زیرا ویرون هم به لحاظ فنی و هم به لحاظ کیفیت مواد به کار رفته در کابین، کماکان حرف های زیادی برای گفتن دارد.
حال یک سوال می تواند در نوع خود جالب باشد و آن اینکه اگر شخصی فقط به لوازم داخل کابین بوگاتی ویرون نیاز داشته باشد، خود را برای پرداخت چه مبلغی باید آماده کند؟ پاسخ این سوال در eBay داده شده است.
به تازگی اجزای کابین یک دستگاه بوگاتی ویرون 16.4 مدل 2008 در eBay به فروش گذاشته شده است. این اجزا که همگی آنها اصل و به اصطلاح اورجینال هستند، شامل لوازمی مثل داشبورد، صندلی ها، کمربندهای ایمنی، پنل های درها، سر دنده، فرمان، کنسول میانی، محفظه نگهداری وسایل در داشبورد، دکمه های کنترل کننده سیستم تهویه مطبوع و چند مورد دیگر می شوند.
ظاهرا آگهی مذکور توسط یک نمایندگی فروش خودرو به نام Braman Miami تنظیم شده است. این نمایندگی برای اجزای کابین ویرون، قیمتی برابر با 150 هزار دلار تعیین کرده است.
برای مقایسه بد نیست اشاره کنیم با چنین مبلغی می توان یک دستگاه پورشه 911 GT3 سفارش داده و حدود 6500 دلار دیگر پس انداز کرد؛ و یا می توان به سراغ قوی ترین نسخه از تسلا مدل S یعنی P100D رفته و ضمن تجربه شتابی دیوانه وار، حدود 15 هزار دلار باقیمانده را صرف سایر امور نمود. مرسدس AMG GT، نیسان GT-R، ب ام و M5 و جگوار F Type R دیگر مدل های اسپرتی هستند که حول و حوش 100 هزار دلار یا کمی بیشتر ارزش دارند.
آنطور که اعلام شده، مالک بوگاتی ویرون مورد بحث کابین آن را شخصی سازی نموده و در کلیه قسمت ها از اجزایی مشکی رنگ استفاده کرده است. به همین خاطر اجزای اصلی را از جای خود خارج کرده و در طول این سال ها همواره آنها را بدون استفاده نگه داشته است.
«یک لیوان چای ساده ٨هزار تومان!» این عبارت را در منوی بسیاری از کافیشاپهای تهران میبینید. وقتی میپرسی براساس کدام منطق؟! هزارویک دلیل میآورند از جهش دلار و قیمت اجاره گرفته تا دعوای کارخانهداران صنایع لبنی با دامداران! اما قیمت واقعی یک لیوان چای ساده چقدر است؟
درحال حاضر، قیمت یک بسته تیبگ ٢٥عددی چای احمد در فروشگاه شهروند ٥هزار و ٢٠٦ تومان است. اگر این رقم را تقسیم بر ٢٥ کنید، قیمت یک عدد چای کیسهای چیزی حدود ٢٠٨ تومان درمیآید. قیمت یک بسته ٤٠٠ گرمی قند ٣٢٠٠ تومان است. یک حبه قند حدود ٣ گرم وزن دارد. یک بسته ٤٠٠ گرمی چیزی حدود ١٣٣ حبه قند دارد، اگر شما با چاییتان دو حبه قند مصرف کنید، قیمت دو حبه قند تنها ٤٨ تومان میشود.
فرض کنیم قیمت یک لیوان آبجوش هم مطابق قیمت دستفروشها و رستورانهای بینراهی حدود ٢٠٠ تومان باشد، به این ترتیب قیمت تمامشده کمتر از ٥٠٠ تومان است، اما سایر هزینهها مانند دستمزد کارگر و اجارهبها چقدر رشد کرده که یک کافهدار لیوانی چای را به ١٦ برابر قیمت بفروشد؟!
کافه نرویم کجا برویم؟!
منوی کافههای تهران این روزها آنقدر گران شده است که دیگر تینایجرها و جوانان پول توجیبیشان کفاف ندهد که پاتوقهای هرروزهشان را در کافهها بچینند. البته خیلی از مشتریان کافهها به ما میگویند: «کافه نرویم کجا برویم؟! جایگزینی میشناسید؟!» بعضیها هم به شوخی میگویند مثل زمان قدیم یک فلاسک چای برداریم و به پارک برویم!
با این حال، کافهدارها هم مثل سایر اصناف درددلهای عریض و طویلی از گرانی و پریدن مشتریها دارند. یکی از کافهداران که در چهارراه ولیعصر فعالیت میکند میگوید: «کافههای انقلاب بیشتر کافههای دانشجویی هستند، به همین دلیل دستمان برای افزایش قیمت بسته است. با این حال، گرانی این چیزها را نمیفهمد و خیلی بهمان فشار بیاید، تعطیل میکنیم و سرمایهمان را در بانک میخوابانیم و سود بدون زحمت میگیریم.»
حالا برخی از کافههای بالاشهر که همیشه مشتریان متمول خود را دارند، افزایش قیمتهای دوبرابری هم داشتند، اما کافههای کوچک مرکز شهر که به کافههای دانشجویی معروف هستند، نمیتوانند چنین افزایش قیمتهایی داشته باشند. صاحب یکی دیگر از این کافهها که در کریمخان فعالیت میکند، درباره وضع این روزهای خودش و همکارانش میگوید: «با گرانیهای اخیر، شرایط برای همه شغلها ازجمله شغل ما دشوار شد. تهیه مواد اولیه، پرداخت اجاره و قبض آب و برق و گاز، دستمزد کارگر و موارد مختلف وقتی دشوارتر شد که قیمتها به صورت نجومی افزایش پیدا کرد. صنف ما در ابتدای هر سال افزایش قیمتی ٢٠درصدی دارد و گاهی حتی اتفاق میافتاد که برخی از موارد را افزایش نمیدادیم، اما امسال واقعا ناگزیر بودیم از بالا بردن قیمتها.»
او ادامه میدهد: «افزایشهای ما ناچیز بود و بهعنوان مثال قهوه اسپرسویی که سال گذشته با قیمت ٩هزار تومان میفروختیم را فقط هزار تومان گران کردیم، چون افرادی که در این منطقه به کافه میآیند، افرادی نیستند که حاضر باشند هر روز برای یک فنجان قهوه ١٥هزار تومان پول بدهند، به همین دلیل من ترجیح میدهم سودم را کمتر کنم، اما تعداد دفعاتی که قرار است مشتریانم را ببینم بیشتر باشد.»
دور شکلاتهای خارجی خط قرمز کشیدیم
یکی از کافهداران در مرکز شهر میگوید برای کاهش هزینههایش دست به کارهای زیادی زده تا هم بتواند مشتریانش را حفظ کند، هم قیمتها را چندان بالا نبرد. این کافهدار میگوید با بالا رفتن قیمت دلار، نرخ شکلاتهای خارجی افزایش پیدا کرده و او هم مجبور شده شیکها و بستنیهایی که در آنها از شکلاتهای خارجی مثل نوتلا استفاده میکرده را حذف کند: «چارهای جز حذف برخی مواد گرانقمیت نداشتیم. از طرفی هم باید حتما به مشتریان میگفتیم که دیگر شیک نوتلا نداریم و از شکلاتهای ایرانی استفاده کردهایم.»
لبنیات بلای جان کافهدارها
صاحب این کافه در خیابان فردوسی در ادامه صحبتهایش گرانشدن بیش از اندازه لبنیات را یکی از مشکلات اصلی کافهدارها میداند و میگوید: «خود من شخصا فقط مواردی را گران کردم که در آنها از لبنیات استفاده میشود، چون کالاهایی مثل شیر و انواع پنیر واقعا گران شدند. شیکها، بستنیها، گلاسهها و غذاهایی مثل پاستا که مواد اصلی آن مرغ و پنیر و شیر و خامه است، مواردی هستند که بیشتر گران شدهاند، چون واقعا راهی جز گرانشدن آنها نبود. با این حال، خود من پاستا را با وجود افزایش قیمت نجومی مرغ ٤هزار تومان گرانکردم و از حجم و کیفیتش هم نکاستم تا مشتری راضی باشد، چون اگر بخواهم قیمت را از این بالاتر ببرم، مشتری دیگر نمیآید. با این حال، هستند کافههایی که هم قیمتشان را بالا بردهاند، هم از حجم و کیفیت غذا کم کردهاند.»
او ادامه میدهد: «علاوه بر اینها ما برای تهیه برخی مواد اولیه هم مشکل داریم. به عنوان مثال برخی شرکتهای لبنیاتی حاضر نیستند بیشتر از تعداد مشخصی به ما شیر بدهند. برخی افراد فقط از قیمتهای کافهها میگویند و به مشکلات و معضلات ما اشاره نمیکنند. مشتریان ما در گروه سنی ١٨ تا ٣٠سال هستند و برخی از آنها حتی برای اینکه به کافهآمدن خود ادامه دهند یا دفعات آمدن خود را کم میکنند یا سفارشهای ارزان میدهند. با این حال، امیدواریم با عدم افزایش قیمتها بتوانیم مشتریان را حفظ کنیم. کارمان بسیار سخت شده و باید استقامت زیادی داشته باشیم تا بتوانیم در این کار بمانیم. در همین چند وقت اخیر، کافههای زیادی در مرکز شهر تعطیل شدهاند، چون نتوانستهاند هزینه اجاره و کارگر و بقیه موارد را پرداخت کنند، به همین دلیل یا آگهی واگذاری زدهاند یا اینکه تعطیل کرده و رفتهاند.»
مشتریهای بالای شهر بیشتر چانه میزنند!
در تهران کافههایی هم هستند که به نام «لاکچری» معروف شدهاند و گرانیهای اخیر قیمتهای آنها را نیز نجومی کرده است. جالب است که کافههای لاکچری شمال شهر میگویند تینایجرها قشر غالب مشتریانشان نیستند و افراد مسنتر قرار ملاقاتهایشان را در کافههای شمال شهر فیکس میکنند. مشتریهای سن بالاتر اما اقتصادیتر هستند و به گفته کافهدارها در برابر قیمتها بیشتر از مراکز جنوب و مرکز شهر مقاومت میکنند!
صاحب یک کافه در اندرزگو میگوید: «از چکوچانه مشتریهای بالای شهر خسته شدهام و به فکر اجاره یک کافه در مرکز شهر افتادهام!» با این حال، برخی دیگر از کافهداران شمال شهر هم میگویند که در کافههای لوکس قیمتها باید بالا باشد، زیر این موضوع جزیی از پرستیژ این کافههاست!
صاحب یک کافه معروف در نیاوران که نمیخواهد اسمی از کافهاش برده شود میگوید: «ما مشتریان ثابتی داریم که با وجود افزایش قیمتها همچنان به کافه میآیند. شرایط کافههای ما با مرکز شهر قابل قیاس نیست. در شمال شهر رقابت برای افزایش قیمت بین کافهها وجود دارد.» او ادامه میدهد: «با توجه به اینکه اجارهها خیلی بالاست، ناچار به بالاتر بردن قیمتها هستیم. البته قیمتهای کافههای معمولی در بالای شهر اصلا قابل قیاس با کافههای معروف و بزرگ نیست و حتی به یکسوم آنها هم نمیرسد.»
قیمت در کافههای لاکچری چقدر است؟
کافههایی مثل دیاموند، ویونا، لمیز، تهران بین، ویکولو، گراف و کافه «ژ» از معروفترین و لاکچریترین کافههای تهران هستند که قیمتهایشان هم نجومی است. این کافهها قیمتهای بالایی دارند و معمولا هم درحال رقابت با یکدیگر هستند. مثلا در ویونا که در اغلب نقاط تهران هم شعبه دارد، هیچ نوشیدنی یا خوراکی زیر ١٤هزار تومان پیدا نمیکنید. قهوهها و نوشیدنیهای گرم این کافه معروف و پرطرفدار از ١٤هزار تومان آغاز میشود و به ٢٠هزار تومان میرسد. ویونا یکی از کافههایی است که پیشغذا و غذاهای گرانی سرو میکند، اما همیشه مشتریان مخصوص به خود را دارد.
یکی دیگر از کافههای گرانقیمت در شمال شهر کافه سبوس است که پیشغذاهایش بالای ١٥هزار تومان و ساندویچها و برگرهایش هم از ٢٥هزار تومان تا ٤٥هزار تومان است. کافه ویکولو هم که در الهیه قرار دارد، معماری فوقالعادهای شبیه به کوچههای قدیمی اروپایی دارد. این کافه رستوران، از گرانترین کافههای تهران است و در این کافه نمیتوانید سفارشی کمتر از ٢٠هزار تومان داشته باشید. بقیه کافههای لاکچری تهران هم وضعشان همینطور است. آنها بنا به هزینه بالایی که بابت ساخت کافه معروفشان کرده و حتی بنا به اجارهای که پرداخت میکنند قیمتهای بالایی دارند، اما مشتریان ثابتی هم دارند که با وجود افزایش ٣٠ تا ٥٠درصدی قیمتها همچنان رفتن به این کافهها را ترجیح میدهند.
یکی از فرصت های خوشگذرانی، تفریحات هوایی در ایران هستند که لحظاتی متفاوت را برای تان می آفرینند. شاید خیلی از شما به دنبال تفریحات هیجان انگیز در ایران باشید اما اطلاعات چندانی در موردشان ندارید. امروز می خواهیم تعدادی از این فعالیت ها را به شما معرفی کنیم که برای انجام دادن شان باید به آسمان بروید و به پرواز درآیید.
اگر شما از طرفداران فعالیت های هیجانی هستید و سرتان برای بالا بردن آدرنالین خون تان درد می کند، با ما همراه باشید تا از ورزش های هوایی در ایران بیشتر بدانید و طعم هیجان را با آنها بچشید.
۱- پرواز تفریحی با هواپیما
تجربه بیشتر ما از پرواز، به سفرهای هوایی مان محدود می شوند و هواپیماهای مسافربری؛ اما این کار به صورت تفریحی هم امکان پذیر است و شما می توانید هیجان را با آن در آمیزید. قرار نیست باز هم با همان هواپیماهای مسافربری پرواز کنید، این بار هواپیماهای دونفره شما را به گردش در آسمان می برند و می توانید در تمام لحظات پایین را نگاه کنید و لذت ببرید.
مکان تجربه این تفریح
سایت پروازی نمک آبرود در استان مازندارن: به یاد داشته باشید که پروازهای تفریحی توسط شرکت های مختلفی ارائه می شوند و به جز سایت پروازی نمک آبرود معمولا در فرودگاه های کوچک صورت می گیرند. مکان انجام این پروازها ممکن است تغییر کنند و بنابراین جای ثابتی را نمی توان برای آنها معرفی کرد.
۲- هلیکوپتر سواری
هلیکوپتر یا چرخ بال وسیله ای است که بارها و بارها آن رادر آسمان دیده ایم یا حداقل در فیلم ها چشم مان به آن افتاده است. شاید در تصورتان این وسیله تنها برای پلیس ها و نیروهای امدادی است و شما هیچ وقت نمی توانید سوارش شوید؛ اما باید بدانید که در سایت های تفریحی پرواز می توانید سوار شدن بر این وسیله را هم تجربه کنید؛ یک پرواز تفریحی برای دیدن زیبایی هایی که از چشم تان پنهان مانده اند!
مکان تجربه این تفریح
سایت پروازی نمک آبرود در استان مازندارن، شرکت هلیکوپتری ایران در اتوبان کرج به قزوین
۳- پاراگلایدر
چتربال سواری یا پاراگلایدینگ (Paragliding) ورزشی تفریحی و هیجان انگیز است که ار نگاه حرفه ای رقابتی مخاطره آمیز به شمار می آید. وقتی این ورزش را به صورت تفریحی امتحان می کنید، یک حرفه ای شما را همراهی می کند. به کمک چتر به پرواز درمی آیید و می توانید همه چیز را از زاویه ای متفاوت ببینید. پاراگلایدر معمولا در جایی انجام می شود که مرتفع باشد.
بد نیست بدانید ناسا اولین قدم را در جهت شکل گیری چتربال در دهه ۱۹۶۰ میلادی برداشت. این سازمان برای کاهش آسیب سفینههای فضایی به هنگام فرود به استفاده از چتر روی آورد. تا سال ۱۹۸۵ میلادی خبری از چتربال نبود و این وسیله در حدود سال ۱۹۸۶ میلادی توسط کوهنوردان سوئیسی برای پایین آمدن از کوه مورد استفاده قرار گرفت. همین اتفاق انگیزهای برای پیشرفت این ورزش شد و چتربال ها شکل پیشرفته ای به خود گرفتند.
مکان تجربه این تفریح
باشگاه ورزش های هوایی سیمرغ، سایت پرواز شهید عسگری و سایت پرواز شهید ناظری در تهران، باشگاه ورزش های هوایی رُخ در اصفهان، باشگاه ورزش های هوایی آیریان در مشهد و ...
۴- سقوط آزاد
سقوط مفهومی است که ترس را به وجود ما القا می کند؛ اما همین ترس با کمک وسایل پروازی به هیجانی تبدیل شده که مزه اش هیچ گاه یادتان نمی رود. سقوط آزاد فعالیتی است که امتحان کردنش یک دل پرجرات می خواد؛ این یک پرش جانانه از ارتفاع است که حال تان را حسابی عوض می کند. البته این ورزش تخصصی تر از این حرف هاست و آمادگی زیادی می خواهد اما مبتدی ها می توانند آن را با همراهی یک حرفه ای تجربه کنند.
مکان تجربه این تفریح
باشگاه ورزش های هوایی سیمرغ در تهران، باشگاه ورزش های هوایی آیریان در مشهد و ...
۵- جایروکوپتر
یکی از وسایلی که در عرصه پرواز از آن استفاده می شود جایروکوپتر یا جایروپلن است؛ تلفیقی از هواپیما و هلیکوپتر با بال چرخنده که در سال ۱۹۲۳ توسط یک فرد اسپانیایی به نام خوان دلاسیروا اختراع شد. این وسیله پرواز را در فضایی آرام و امن ممکن می کند. این پرواز در ارتفاع کم انجام می شود و به شما فرصت دیدن مناظر را از بالا می دهد.
مکان تجربه این تفریح
سایت پروازی کیش، سایت پروازی نمک آبرود
۶- بالن سواری
پرواز با بالن آرزویی است که با دیدن کارتون های کودکی در ذهن همه ما آمده است. فکر اینکه همه چیزهای مان را در سبد بالن بریزیم و به سرزمین های دور برویم. این وسیله با نیروی باد در آسمان حرکت می کند و گردشی جذاب را برای تان فراهم می کند. اولین کسی که با بالون پرواز کرد، «ژان فرانسوا پیلاتر د روزیر» بود که بیش از ۲۵۰ سال پیش این کار را اانجام داد. او با بالن هوای گرمی پرواز کرد که برادران مونگلفیه در فرانسه طراحی کرده بودند. در ایران هم می توانید بالن سواری کنید و این تجربه را برای خود رقم بزنید. در آسمان به پرواز درآیید و همه چیز را از نمایی دیگر ببینید.
مکان تجربه این تفریح
شرکت ارائه دهنده این تفریح، آن را در استان تهران و حوالی دماوند برگزار می کند.
۷- کایت سواری
کایت یک وسیله هوایی بسیار سبک است که بال هایی شبیه به بال پرندگان دارد و در هوا سر می خورد. خلبان به حالت آویزان زیر بال های کایت قرار می گیرد و به هنگام پایین آمدن روی پاهای خود فرود می آید.
اگر کایت دارای موتور باشد به آن کایت موتوردار می گویند و در این حالت کابین نیز به وسیله اضافه می شود و خلبان در آن می نشیند.
مکان تجربه این تفریح
کایت سواری و سواری با کایت موتوردار توسط شرکت های مختلفی ارائه می شوند و معمولا در ارتفاعات صورت می گیرند. مکان انجام این پروازها ممکن است تغییر کنند و بنابراین جای ثابتی را نمی توان برای آنها معرفی کرد
۸- پاراموتور
اگر خیلی از پاراگلایدر خوش تان نیامد، می توانید به سراغ پاراموتور بروید. این وسیله از پاراگلایدر و موتور مخصوص جلوبرنده تشکیل شده است. پاراموتور یک صندلی برای نشستن دارد و این خودش برای خیلی ها مزیت حساب می شود. کنترل این وسیله از طریق یک دستگیره کوچک انجام می شود که دردست خلبان قرار دارد. پاراموتور را در گروه وسایل پروازی فوق سبک یا هواپیماهای فوق سبک در نظر می گیرند. البته یادتان باشد که پرواز با پاراموتور نیاز به تخصص بیشتری دارد و البته کمی سخت تر است.
مکان تجربه این تفریح
باشگاه ورزش های هوایی سیمرغ، سایت پرواز شهید عسگری و سایت پرواز شهید ناظری در تهران، باشگاه ورزش های هوایی رُخ در اصفهان، باشگاه ورزش های هوایی آیریان در مشهد و ...
سخن آخر
اگر به دنبال فعالیت های هیجان انگیز هستید، می توانید بر روی تفریحات هوایی نیز حساب باز کنید و آدرنالین خون تان را به شکلی متفاوت بالا ببرید. حتا تماشای فیلم این تفریحات نیز هیجان خاصی دارد. اگر تجربه هر یک از این فعالیت ها را داشته اید، از حس و حال تان در آن لحظه برای مان بگویید.
طی چند سال اخیر، ساعت های هوشمند بسیار سریعتر و مفیدتر شدهاند و حالا این گجتها صرفاً وسایل پرزرقوبرقی محسوب نمیشوند بلکه بهخوبی از پس انجام وظایف مختلفی برمیآیند. در میان این همه ساعت های هوشمند، برخی از آنها از ویژگیهای و قابلیتهای شاخصتری بهره میبرند. از اپل واچ محبوب گرفته که عملکرد فوقالعاده و سازگاری زیادی با اکوسیستم iOS دارد، تا ساعت های هوشمند سامسونگ که با حاشیهی چرخان و طراحی جذاب، نظر کاربران را جلب میکنند. به مناسبت اتمام سال ۲۰۱۸، تصمیم گرفتیم تا دوباره به تعدادی از بهترین ساعت های هوشمند این سال، نگاهی بیندازیم.
اپل واچ سری ۴
بدون شک، اپل واچ پرطرفدارترین ساعت هوشمند محسوب میشود و سری چهارم آن با بهرهگیری از نمایشگر بزرگتر تقریباً بیحاشیه که قادر به نمایش رنگهای زیبا و روشن است، توانسته بیش از پیش نظر طرفداران را به خود جلب کند.
سیستمعامل WatchOS هم تا حد زیادی بهبود یافته و علاوه بر بهتر شدن عملکرد، در بخش واچفیس میتوان اطلاعات گسترده و مفیدی را فقط با یک نگاه، مشاهده کرد. اپل واچ از لحاظ مشخصههای بنیادی سرآمد رقبا محسوب میشود؛ نهتنها استفاده از آن راحت است، بلکه در دو اندازه عرضه میشود و به لطف بهرهگیری از سختافزارهای عالی و پشتیبانی از اکوسیستم iOS، تجربهی کاربری خیلی خوبی را به ارمغان میآورد.
در ضمن، اپل سال به سال توجه بیشتری به مشخصههای مربوط به سلامتی و تندرستی نشان میدهد و این ساعت میتواند با دقت زیادی، نوار قلب کاربر را ثبت کند و وضعیت قلب را تحت بررسی قرار دهد. یکی از معایب این ساعت هوشمند، عمر باتری آن است که البته نسبت به قبل بهبود یافته، ولی باز هم حرف زیادی برای گفتن ندارد. البته نباید قیمت بالای آن را هم از قلم بیندازیم که نسبت به دیگر رقبا، تا حد زیادی گرانتر است.
گلکسی واچ سامسونگ
معمولاً در مقام اول ساعت های هوشمند اندرویدی، نام خانواده گلکسی واچ سامسونگ دیده میشود. این گجت در دو اندازه عرضه میشود؛ مدل کوچکتر ۴۲ میلیمتری و مدل بزرگ ۴۶ میلیمتری. از جمله مهمترین مشخصههای آن هم حاشیهی چرخان است که قابلیتهای جذابی را به ارمغان میآورد.
البته باید به این نکته هم اشاره کنیم که برخلاف گوشیهای هوشمند سامسونگ، این ساعت هوشمند مبتنی بر اندروید نیست و از پلتفرم اختصاصی سامسونگ یعنی تایزن بهره میبرد. اما روی هم رفته این ساعت هوشمند عملکرد روانی دارد و باتری آن بهراحتی تا دو روز جواب میدهد.
فیتبیت ورسا
فیتبیت ورسا در ابتدا یک دستیار تندرستی و در وهله دوم یک ساعت هوشمند است. از لحاظ رهگیری فعالیتهای ورزشی، تجربهی کاربری خوبی را امکانپذیر میکند و اطلاعات ارزشمندی را در اختیار کاربران قرار میدهد. علاوه بر این، از نمایشگر جذابی بهره میبرد و دوام باتری آن بسیار بیشتر از ساعت های هوشمند مبتنی بر WatchOS یا Wear OS است. اگرچه باید بگوییم که تجربه نرمافزاری بخش مهمی از ساعت هوشمند محسوب میشود و در این زمینه شاهد مشکلاتی هستیم؛ مشکلاتی که امیدواریم طی آپدیتهای جدید برطرف شود.
سامسونگ Gear Sport
ساعت هوشمند «گیر اسپورت» (Gear Sport) یادآور گجت Gear S3 است با این تفاوت که نسبت به آن اندکی نازکتر و سبکتر است، تا عمق ۵۰ متری در برابر نفوذ آب مقاومت میکند و در نهایت قیمت پایینتری دارد. یکی از مهمترین تفاوتهای این دو ساعت، پشتیبانی Gear S3 از سیمکارت ۴G است ولی بدون استفاده از یک گوشی هوشمند نمیتوان از بسیاری از امکانات Gear Sport بهره برد. هر دوی این گوشیها هم برای رهگیری دقیق فعالیتها، از تراشه GPS بهره میبرند. همانطور که از نام این ساعت پیداست، سامسونگ آن را مشخصاً برای فعالیتهای ورزشی توسعه داده و به همین خاطر اگر اهل ورزش هستید، خرید آن توصیه میشود.
گارمین فنیکس ۵ و ۵ پلاس
سری ساعت های هوشمند «گارمین فنیکس» (Garmin Fenix) بین افرادی که وقت زیادی برای فعالیتهای ورزشی صرف میکنند، بسیار پرطرفدار است. این ساعتها نسبت به رقبا از عمر باتری قابل توجهی بهره میبرند، بررسی ضربان قلب با دقت زیادی انجام میشود و انواع و اقسام ورزشهای گوناگون هم پشتیبانی میکنند.
یکی از مهمترین معایب گارمین فنیکس ۵، کیفیت پایینتر نمایشگر نسبت به گجتهای رقیب است و دلیل آن هم، به فناوری LCD این نمایشگر برمیگردد که مبتنی بر تکنولوژی MIP (Memory-in-pixel) است و به همین خاطر انرژی بسیار کمتری را مصرف میکند. از لحاظ مصرف باتری، اگرچه مدلهای مختلفی از آنها وجود دارد، با یک بار شارژ میتوانید انتظار شارژ دو هفتهای داشته باشید و اگر روزانه اهل انجام حرکات ورزشی هستید، این باتری حدود یک هفته دوام میآورد.
فیتبیت آیونیک
فیتبیت آیونیک اولین ساعت هوشمند این شرکت محسوب میشود و اگرچه ظاهر چندان جذابی ندارد، اما عمر باتری ۴ روزه به ارمغان میآورد، بهخوبی با اندروید و iOS سازگار است و تا عمق ۵۰ متری، در برابر نفوذ آب مقاومت میکند. این ساعت از آلومینیوم ساخته شده و اندازه نمایشگر آن ۴۲.۶ میلیمتر است و البته در کنارههای نمایشگر هم حاشیههای ضخیمی دیده میشود. در ضمن نباید ذکر این نکته را هم از قلم بیندازیم که این ساعت هوشمند از سیستمعامل اختصاصی شرکت فیتبیت بهره میبرد.