عید نوروز یکی از مهمترین و بهترین زمان ها برای اکران فیلم های سینمایی است. صاحبان فیلم ها بر سر به دست آوردن این زمان برای نمایش آثار سینمایی، با یکدیگر رقابت می کنند. نوروز امسال نیز از این قاعده مستثنی نبوده و پس از کش و قوس های فراوان، دیروز اسامی فیلم های اکران نوروزی به طور قطع مشخص شد.
ترکیب فیلم های نوروزی امسال شامل چهار فیلم کمدی، یک انیمیشن، یک فیلم اجتماعی و یک اثر با موضوع مقاومت است. با نگاهی به این لیست می بینیم که قرار است چهار فیلم کمدی به صورت همزمان اکران شوند که خروجی مثبت و یا منفی این جریان، در پایان زمان اکران مشخص می شود.
قرار دادن یک فیلم کودک و نوجوان و یک اثر در بخش مقاومت، به نظر انتخاب خوبی می آید. البته شاید جای فیلم های اجتماعی بیشتر در این لیست خالی است؛ اما مخاطب با فیلمی قابل تامل و خوب طرف می شود. حالا باید منتظر ماند و دید پایان اکران نوروزی سال ۹۷ به کجا ختم می شود. شایان ذکر است؛ طبق اعلام سخنگوی شورای صنفی نمایش، فیلم های اکران نوروزی می توانند از فردا ۲۳ اسفندماه، اکران خود را آغاز کنند.
در ادامه این گزارش، به معرفی هفت فیلم معرفی شده برای اکران نوروز ۹۷ می پردازیم.
«فیلشاه» / هادی محمدیان
جای امیدواری است که در میان فیلمهایی که در صف اکران نوروز قرار گرفتهاند نام یک انیمیشن نیز به چشم میخورد. «فیلشاه» در جشنواره امسال به نمایش در آمد و با استقبال خوبی از سوی مخاطبان نیز مواجه شد.
«فیلشاه» انیمیشن سینمایی ایرانی به کارگردانی هادی محمدیان، تهیهکنندگی حامد جعفری و محصول گروه هنر پویا است که پس از انیمیشن «شاهزاده روم» است ساخته شده است. «فیلشاه» به عنوان تنها انیمیشن راه یافته به بخش مسابقه سودای سیمرغ سی و ششمین جشنواره فیلم فجر با ۲۲ اثر سینمایی دیگر به رقابت پرداخت و حالا نیز در میان گزینههای اکران نوروز 97 قرار دارد. داستان «فیلشاه» در جنگلی در آفریقا رقم می خورد. رئیس گله فیلها صاحب فرزندی میشود که همه انتظار دارند جانشین رئیس گله باشد، اما برخلاف تصور همه «شادفیل» بسیار دست و پا چلفتی است و هیکل گندهاش همیشه سبب تخریب و خرابکاری میشود... .
«فیلشاه» در سرگروه آزادی اکران میشود.
«به وقت شام» / ابراهیم حاتمیکیا
«به وقت شام» آخرین ساخته ابراهیم حاتمیکیا در سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر در ۸ بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد و توانست ۳ سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، بهترین موسیقی و بهترین صداگذاری را دریافت کند. گرچه این فیلم نتوانست در جشنواره آنطور که باید . شاید نظر منتقدان و اهالی رسانه را جلب کند اما قطعا اکرانش در نوروز به نفعش خواهند بود.
هادی حجازیفر و بابک حمیدیان بازیگران اصلی این فیلم هستند. تعدادی بازیگر ایرانی به همراه جمعی از بازیگران مطرح سوری و لبنانی نیز در فیلم ایفای نقش میکنند. آخرین ساخته حاتمیکیا، قصه دو خلبان ایرانی را روایت میکند که قصد دارند مردم را از محاصره داعش خارج کنند اما با سقوط هواپیما آنها به سرنوشتی عجیب دچار میشوند.
آخرین ساخته ابراهیم حاتمیکیا در سرگروه کوروش اکران میشود.
«خرگیوش» / مانی باغبانی
«خرگیوش» اولین ساخته سینمایی مانی باغبانی که پیش از این به نامش به عنوان فیلمنامهنویس مطرح بود، جزو گزینههایی است که پروانه نمایشش را دریافت کرده است. پخش این فیلم که در سال 95 ساخته شد بر عهده رسانه فیلمسازان است و به نظر می رسد یکی از گزینههای جدی اکران نوروز 97 باشد.
جواد عزتی، بابک حمیدیان، سیامک انصاری، پانته آ سیروس، همایون ارشادی، امید روحانی، ملیکا شریفی نیا، مانیا علیجانی و مینا ساداتی بازیگران «خرگیوش» هستند که فضایی کمدی دارد و به دلیل همین فضای مفرحاش در میان گزینههای اکران عید امسال قرار گرفته است. در خلاصه داستان «خرگیوش» آمده: هیچ شبی مثه امشب نیس...
«خرگیوش» در سرگروه زندگی اکران خواهد شد.
«لاتاری» / محمدحسین مهدویان
«لاتاری» یکی از فیلمهای پر سر و صدای جشنواره سی و ششم فجر بود که البته چندان مورد توجه داوران قرار نگرفت و دستش از رسیدن به سیمرغها کوتاه ماند. اما سومین فیلم سینمایی محمدحسین مهدویان بالاخره به عید رسید.
حمید فرخنژاد، ساعد سهیلی، هادی حجازیفر، نادر سلیمانی، جواد عزتی، زیبا کرمعلی و .... از بازیگران لاتاری هستند که نقشهای متفاوتی را از خود به نمایش گذاشتند. داستان سومین فیلم مهدویان درباره امیرعلی و نوشین دو جوان بیست و یک دوساله قصد ازدواج با یکدیگر را دارند اما خانواده هایشان چندان موافق نیستند . آنها صبر پیشه کرده اند تا به مرور زمان رضایت خانواده هایشان را جلب کنند.آن دو یکسری رویای مشترک دارند . برنده شدن در لاتاری و دریافت گرین کارت آمریکا.
«لاتاری» در سرگروه «استقلال» به روی پرده میرود.
«لونه زنبور» / برزو نیکنژاد
برزو نیکنژاد، کارگردان فیلم کمدی «زاپاس» امسال برای عید نیز یک کمدی دیگر روی پرده دارد. اما نکته جالب اینکه محسن کیایی که پیش از بازیگر شدن به عنوان فیلمنامهنویس در سینما و تلویزیون فعالیت میکرد بعد از درخشش در نقشهای مختلفی که در سالهای اخیر بازی کرده، بار دیگر به حوزه فیلمنامه نویسی بازگشته است. فیلم «لونه زنبور» با فیلمنامهای از محسن کیایی توسط برزو نیکنژاد که امسال فیلم «زاپاس» به کارگردانی او اکران شد ساخته شده و با توجه به فضایش به عنوان یکی از گزینههای اکران نوروز مطرح شده است. قصه «لونه زنبور» درباره دو سارق خردهپاست (جمشیدی و کیایی) که با تحویل گرفتن جعبهای وارد ماجرایی بزرگ میشوند. این فیلم نیکنژاد در سرگروه ایران اکران میشود.
«مصادره»/ مهران احمدی
«مصادره» اولین تجربه فیلمسازی مهران احمدی که از معدود فیلمهای کمدی جشنواره سی و ششم بود. این فیلم نه تنها مورد توجه داوران جشنواره امسال قرار نگرفت بلکه نتوانست جایگاهی در میان فیلمهای منتخب تماشاگران هم برای خود پیدا کند. با این وجود اما به دلیل فضای متفاوت و حضور رضا عطاران و هومن سیدی که از بازیگران پرطرفدار و محبوب در گیشهاند شاید بتوان به فروش این فیلم در گیشه امیدوار بود.
این کمدی بازیگران پرطرفداری مثل رضا عطاران، هومن سیدی، بابک حمیدیان و خود مهران احمدی دارد. «مصادره» یک کمدی قصهگوست و داستان آن از دهه ۵۰ آغاز میشود و داستان یک ساواکی با بازی رضا عطاران است که درگیر ماجراهایی میشود.
«مصادره» در سرگروه جوان نمایش داده خواهد شد.
«فراری» / علیرضا داودنژاد
علیرضا داودنژاد در حالی این روزها در لندن مشغول ساخت تازهترین اثر سینمایی است که «فراری» ساخته قبلی او که در جشنواره سال گذشته به نمایش درآمد و مورد استقبال قرار گرفت هنوز به اکران عمومی در نیامده است. کامبوزیا پرتوی نویسنده و جهانگیر کوثری تهیهکننده این فیلم است که در سال سال ۱۳۹۴ تولید شده است.
اما شاید بعد از دو سال انتظار اکران عید بهترین زمان برای این فیلم با سوژه جذابش است. محسن تنابنده، ترلان پروانه، سیامک صفری، محمدرضا داوودنژاد، سیما تیرانداز، رضا داوودنژاد بازیگران این فیلم سینمایی هستند که هر کدام بازیهای متفاوتی از خود به نمایش گذاشتهاند. این فیلم دربارهٔ دختری است که از شهرستان به تهران میآید و تلاش میکند تا با خودروی «فِراری» هشت میلیاردی، عکس یادگاری بگیرد و درگیر ماجراهایی میشود.
این فیلم در سرگروه «ماندانا» اکران میشود.
این روزها که زندگی در شهرهای بزرگ با وجود مشغله های بی شمار، برای بیشتر مردم با انواع آشفتگی های ذهنی همراه است، استفاده از سبک های ساده گرایانه یا مینی مال در معماری خانه ها کاملا متناسب با نیاز امروز به نظر می رسد.
هنرمندان سبک معماری ساده گرایانه که سال هاست با همه سادگی اش، محبوبیت زیادی پیدا کرده، محیط داخلی منازل را در نهایت سادگی، زیبایی و استفاده بهینه از فضا به گونه ای طراحی می کنند که در آنها احساس راحتی، آرامش و تمیزی با هم تلفیقی دلپذیر دارند. بنابر آنچه گفته شد، اگر شما هم طرفدار سادگی و نظم و زیبایی هستید می توانید با دنبال کردن گزارش پیش رو، اصول طراحی مینی مال را به خوبی آموخته و از اجرای آن در منزل خود و مزایای بی شمارش لذت ببرید.
ساده گرایی، سبک قرن بیستمی
هرچند از اوایل قرن بیستم و بعد از جنگ جهانی دوم، اولین سازه های مبتنی بر معماری مینی مالیستی یا ساده گرایانه توسط معمار آلمانی امریکایی لودویگ مایس ون دروهه، طراحی و به دنیا معرفی شد اما اگر بخواهیم به زیربناهای قدیمی تر مینی مالیسم در هنر و معماری اشاره کنیم به جنبش هنری هلندی دِ استایل و معماری سنتی ژاپن می رسیم و جالب آنکه معرفی این سبک چیدمان مدرن که خود بر پایه «سادگی» بنا شده، به سادگی هم ممکن است. ایده اصلی طراحی مینیمال کم کردن حواشی و رسیدن به کیفیت های بنیادی و «سادگی» است.
مینی مالیسم، ساده کردن فضاهای زندگی و آشکارسازی خصیصه های بنیادی ساختمان هاست تا نگرشی ساده نسبت به زندگی در افراد ایجاد کند. این سبک، از فلسفه «ذن» و همچنین طراحی سنتی ژاپنی الهام گرفته است. در این سبک بکارگیری فرم های اصلی هندسی، عناصر عاری از تزیینات، استفاده از ساده ترین متریال و تکرار سازه ها، موجب القای حسن نظم و تقویت کیفیات بنیادین می شود. حرکت نور طبیعی در ساختمان های مینیمالیستی فضاهایی ساده و تمیز را آشکار می کند ضمن آنکه در این شیوه معماری برای نگهداری اشیا، از فضاهایی مخفی و هوشمندانه استفاده می شود.
خلوت کنید
برای داشتن خانه مینی مال اولین قدم حذف هر آن چیزی است که در منزل تان هست اما ضرورتی برایش نیست خودمانی اش این می شود که برای چیدمان مینی مال باید از لوازم و تزیینات فراوان با سبک های مختلف هنری و خرده ریزهای معطل مانده در هر گوشه هال و پذیرایی تان گرفته تا آن گلدان که عموجان به عنوان چشم روشنی آورده و روی میز وصله ناجور است، دل بکنید. همچنین کلیه وسایلی که به نوعی پرزرق و برق هستند چه مبلمان سلطنتی و مجسمه های کوتاه و بلند باشند چه لوستر 10 شاخه ای که برای تماشایش باید وقت گذاشت، دیگر در خانه شما جایی نخواهندداشت.
به طور کلی خانه های مینی مال به معنای واقعی کلمه خلوت هستند و به جز وسایلی که کارایی دارند و وجودشان کاملا ضروری است، هیچ تزیینات و ابزار اضافه ای در این منازل دیده نمی شود. همین موضوع، یعنی به جا بودن وسایل و کم بودن تزیینات هم هست که باعث می شود در این فضاها کاملا آرامش داشته باشید. پس از همین حالا به وسایلی که در میان آنها محاصره شده اید، خوب دقت کنید و کم کم اضافات و خرده ریزهایی را که قرار است روز مبادا به دردتان بخورند، در گوشه ای جمع آوری کنید و سپس آنها را از خانه بیرون ببرید، این اولین گام برای داشتن فضایی آرام و مینی مال است.
خانه های آرامِ سفید
طیف رنگ هایی که در خانه های طراحی شده به سبک مینی مال به کار می رود اغلب شامل رنگ های شاد ور شن بوده و رنگ سفید به عنوان محبوب ترین رنگ به کار رفته برای این سبک، بسیار پرکاربرد است. رنگ پایه دیوارها و سقف و مبلمان در خانه های مینی مال معمولا سفید یا خنثی انتخاب می شود. این رنگ ها علاوه بر اینکه فضا را بزرگتر، روشن تر و حتی لطیف تر نمایش می دهند در ترکیب با متریال دیگری که غالبا چوب است
و یا یک رنگ قوی مانند قرمز روشن و یا هر رنگ ملایم دیگری (البته به طور محدود) برای زیباترکردن محیط داخلی خانه استفاده می شوند. مورد دیگری که در ترکیب بندی خانه های مینی مال به چشم بیشتر به چشم می خورد استفاده از رنگ سیاه در کنار رنگ سفید است. برای نمونه، قرار دادن یک کاناپه چرمی سیاه رنگ در اتاقی که وسایل و دیوارهای آن سفید است می تواند نقطه کانونی جذابی بسازد و زیبایی بصری را هم به فضای ساده اتاق اضافه کند. رنگ های دیگر مورد استفاده در این سبک عبارتند از:
طوسی، سیاه، بژ، خاکستری و سبز کمرنگ. نکته آن است که در این سبک با استفاده از رنگ های روشن و هم خانواده که کنتراست کمی دارند، در تقابل یا همنشینی با یک متریال دیگر از جنس چوب، فلز، کاغذ دیواری یا تابلوهای هنری با رنگ های تند و شارپ گرفته تا مبلمان با جنس و رنگ و پارچه خاص، دکوراسیونی خواهیم داشت که به راحتی و زیبایی خودنمایی می کند.
آشپزخانه، منظم و آرام
مهم ترین شاخصه طراحی دکوراسیون آشپزخانه های مینی مال مانند سایر بخش های منزل کاربردی بودن و نظم و هماهنگی بین اجزای آن است. استفاده از اشکال هندسی ساده و مدرن، کابینت ها با دستگیره های توکار به رنگ روشن به همراه تعبیه قفسه های مخفی متعدد در این آشپزخانه ها که باعث می شود هر وسیله ای جای اختصاصی خود را داشته باشد از شلوغی و بهم ریختگی فضای آشپزخانه جلوگیری کرده و جلوه ظاهری منظمی به آن می بخشد. به طور کلی در آشپزخانه های مینی مال بیشتر از هر سبک دیگری احساس آرامی می کنید
هیچ وسیله اضافه ای روی کابینت ها بی استفاده و رها شده نیست و ترکیبی از کابینت های جادار با درب های مسطح، نظم دهنده ها یا اکسسوری های کاربردی که کاملا از معرض دید مخفی شده اند. برای نظم دهی بیشتر به این فضا به دقت طراحی می شوند البته بهره گیری از کفپوش های صیقلی و براق، دستگیره های توکار و شیرآلات مدرن را هم باید به دیگر ویژگی های این آشپزخانه ها اضافه کرد. رنگ کابینت ها و دیوار در آشپزخانه های مینی مال اغلب سفید انتخاب می شود اما ترکیب این رنگ با چوب یا رنگ های مشکی، خاکستری، زرد، سبز و قرمز هم مرسوم است.
مبلمان، قلب دکوراسیون مینی مال
درست برخلاف مبلمان مورد استفاده در سبک های کلاسیک که مجلل و پر از جزییات و ریزه کاری های هنرمندانه هستند، طراحی مبلمان برای خانه های مینی مال فاقد هر نوع اضافات و تشریفات است. طرح مبلمان در این سبک از اهمیت زیادی برخوردار است بنابراین گام دوم برای رسیدن به خانه مینی مال خریداری مبلمانی است که طرح ساده ای داشته باشد. جلب است بدانید که تعداد مبل ها هم در این سبک محدودیت دارد و ترجیح داده می شود که
از تعداد مبل کمتر و در عوض کاناپه های بزرگتر یا مبلمان های دو سه نفره استفاده شود ضمن اینکه در مرحله چیدمان هم، مبل ها دور از هم چیده شده و فضای باز بین آنها در نظر گرفته می شود. رنگ مبلمان در بیشتر مواقع سفید یا کاملا روشن انتخاب می شود اما استفاده از مبلمان چرمی سیاه و یا با هر رنگ شارپ و قوی، در تلفیق با وسایل دیگر اتاق که سفید هستند، نیز مرسوم است. همچنین میز ناهارخوری هم در این سبک ساده و بدون هرگونه تزیینات است.
تزیینات مینی مال
همان طور که از ابتدا گفته شد در سبک معماری مینی مال تزیینات به حداقل مقدار خود می رسند اما استفاده از بافت پشم، پنبه، چوب و سایر بافت های دیگر دلخواه، گلدان های زنده، کوسن های رنگین، تابلوهای بزرگ هنری روی دیوارهایی که رنگ خنثی دارند به همراه چراغ ها و لوسترهایی با اشکال هندسی مدرن و خاص به عنوان تزیینات در فضاهای مینی مال مرسوم است. همچنین اگر از آن دسته افرادی باشید که به استفاده از چوب در فضای منزل شان علاقه مند هستند،
خبر خوب برای تان این است که اخیرا استفاده از چوب در دکوراسیون مینی مال بسیار رایج شده و از اتاق پذیرایی گرفته تا حمام و دستشویی خانه تان را با استفاده از انواع چوب می توانید به زیبایی تزیین کنید. بهره گیری از چوب در کف خانه، دیوارکوب ها یا حتی لوازم مربوط به سرویس بهداشتی و کف آنها که پیش از اینها هیچ گاه در طراحی شان از چوب استفاده نمی شد، باعث ایجاد تنوع در فضاهای مینی مال می شود. بنابراین برای مثال در حالی که تمام مبلمان و وسایل اتاق پذیرایی خانه تان به رنگ سفید است می توانید با استفاده از پارکت در کف یا دیوارکوب های چوبی، فضای دلنشین تری را تجربه کنید.
1. شعار «کم بیشتر است» نقل قول از لودویگ مایس ون دروهه معمار سرشناس آلمانی امریکایی و از بنیان گذاران سبک طراحی مینی مال در معماری جهان
از قرار معلوم سبک زندگی ولخرجانه ی جانی دپ حالا باعث دردسر او شده است. بعد از آنکه او از مدیران مالی سابقش تحت عنوان کلاهبرداری و سوء مدیریت شکایت کرد، آن ها مدعی شدند سبک زندگی ولخرجانه ی دپ دلیل مشکلات مالی فعلی او است. آن ها می گویند در مدت همکاری شان با دپ در طی بیش از یک دهه، او ۶۵۰ میلیون درآمد داشته است. اما گفته می شود دپ با ولخرجی هایش پولش را هدر داده است. او ۱۴ ملک و یک قایق تفریحی ۴۷ متری دارد و سالانه ۳/۶ میلیون دلار هزینه ی دستمزد ۴۰ خدمتکارهای او است. در ادامه نگاهی می اندازیم به فهرستی از املاک این ستاره ی بی چون و چرای هالیوودی (یکی از املاک دپ یعنی مزرعه ای که او در حدود ۲۰ سال پیش برای مادرش خریداری کرده بود به دلیل آنکه مدت ها قبل به فروش رفته در این فهرست قرار نگرفته است).
قایق تفریحی
اگرچه این قایق تفریحی دیگر متعلق به جانی دپ نیست اما بازسازی و طراحی داخلی حیرت انگیز آن میلیون ها دلار هزینه برای دپ داشت. این قایق پیش از ازدواج دپ با امبر هرد نام دیگری داشت اما بعد از آنکه او آن را به همسر سابقش امبر هدیه داد، نام قایق به «آمفیتریت» (الهه ی دریاها در اساطیر یونان) تغییر یافت. البته در نهایت دپ این قایق را به جی. کی. رولینگ نویسنده ی مشهور کتاب های هری پاتر فروخت. گفته می شود آنجلینا جولی و برد پیت هم پیش از طلاق، تعطیلات خود را با این قایق تفریحی سپری می کردند.
پنج خانه در تپه های هالیوود
دپ در یکی از بن بست های تپه های هالیوود در شهر لس آنجلس ۵ خانه دارد. در سال گذشته شایعاتی وجود داشت در مورد اینکه دپ قصد داشت با ساخت یک تونل زیر زمینی این خانه ها را به هم متصل کند اما وجود یک همسایه ی مزاحم باعث شد او نتواند تونل را به یکی از خانه هایش برساند و به این ترتیب موفق به این کار نشد.
پنج پنت هاوس در مرکز لس آنجلس
دپ در حدود ۱۰ سال پیش پنج پنت هاوس در ساختمان لوکس «ایسترن کلمبیا» را به قیمت ۷ میلیون دلار خریداری کرد. این پنت هاوس ها چند طبقه و در مجاورت یکدیگر قرار داشتند اما دپ به جای یکی کردن و تبدیل آن ها به آپارتمان بسیار بزرگی با ۹ اتاق خواب و ۱۴ حمام و دستشویی، ترجیح داد پنت هاوس ها را جدا از هم نگه دارد؛ گویی این ۵ پنت هاوس هر یک اتاق های یک خانه هستند.
در پاییز سال ۲۰۱۶ دپ هر ۵ پنت هاوس را به فروش گذاشت، اما تا به امروز تنها یکی از آن ها فروخته شده است.
خانه ای در فرانسه
خانه ی دپ در فرانسه تنها یک خانه نیست بلکه یک مجتمع کامل است. این ملک در خارج از شهر ساحلی سنت تروپز قرار گرفته و مساحتی در حدود ۱۴۹۷۳۳ متر مربع دارد. ساختمان اصلی در حدود ۳۹۹ متر مربع است و ۵ اتاق خواب و ۳ حمام و دستشویی کامل دارد. در محوطه ی ملک دهکده ی کوچکی وجود دارد که در مجموع شامل ۱۵ اتاق خواب و ۱۴ حمام و دستشویی است. یک کلیسا هم در آنجا وجود دارد که به عنوان خانه ی مهمان از آن استفاده می شود و جایگاه اعتراف آن تبدیل به گنجه ی خانه شده است. علاوه بر این ها یک رستوران خصوصی هم وجود دارد. در سال ۲۰۱۶ ارزش این ملک ۶۳ میلیون دلار اعلام شد.
جزیره ی شخصی در باهاما
«همه ی جزئیات در این بهشت معنایی درونی دارند و ابتکار شخص دپ هستند.» این توصیفی است که نشریه ی «ونتی فر» بعد از دعوت به جزیره ی شخصی جانی دپ و بازدید از آن داشت. یکی از این جزئیات یک «قایق رها شده ی آوارگان هائیتی» است که در ساحل «لیلی رز» جزیره قرار دارد (در حقیقت دپ نام دخترش را روی این ساحل گذاشته است). ونتی فر در این مورد می نویسد: «این تکه پاره ها یادآور آن است که دریایی کارائیب با همه ی زیبایی ها و رنگهای سبز و آبی خیره کننده اش، همواره خطرات، رازها و رنج های زیادی را در خود داشته است.» این جزیره ۵ ساحل دارد و چند استراحتگاه در آن در نظر گرفته شده است.
یکی از ساحل ها به نام مارلون براندو بازیگر مشهور امریکایی است. دپ این جزیره را که در حدود ۱۸۲۱۰۸ متر مربع است، در سال ۲۰۰۴ به قیمت ۳/۶ میلیون دلار خریداری کرد. دپ در مصاحبه اش با نشریه ی ونتر فر می گوید: «فکر نمی کنم تا به حال جایی به این زیبایی دیده باشم. آرامش اینجا به قدری است که آرام شدن ضربان قلب تان را واقعا احساس می کنید.»
مراسم تشییع و ترحیم آنلاین میشود؛ این خبری است که چهارشنبه هفته گذشته «عبدالرحیم کرکه آبادی»، مدیرکل دفتر شهردار تهران اعلام کرد و از راهاندازی اپلیکیشن آنلاین برای آخرین وداع با سفرکردگان به سرای ابدی و تسلی به بازماندگان خبر داد. او این اقدام را در راستای هوشمندکردن شهر تهران و با نیت کاهش ترافیک دانست و گفت: «در قالب این اپلیکیشن، افرادی که مایل به حضور در مراسم هستند، میتوانند به شکل آنلاین در جریان مراسم قرار گیرند و همدردی خود را با خانوادههای عزادار نشان دهند و درواقع از طریق ظاهرشدن عکس فرد روی صفحه نمایشگر، حضور مجازی او در مراسم اعلام میشود.» واکنشها به این ماجرا برای کسانی که این تجربه را پشت سر گذاشتهاند و خبر مرگ عزیزی را در غربت شنیدهاند، متفاوت از برخورد ساکنان تهران یا مدیران شهری است. شرکت در مراسم عزاداری به صورت آنلاین، اگرچه برای گروهی به طنز میماند، اما گروه دیگر آن را سرنوشت محتوم دنیای مدرن میدانند.
میخواهیم استفاده از فناوری در مدیریت بهشت زهرا را افزایش دهیم
مدتهاست که خدمات آنلاین بخش جداییناپذیر زندگی شهروندان در پایتخت و کلانشهرهای ایران شده و به مناطق محرومتر هم رسیده است. حالا شهروندان از طریق برنامههای مختلف شادیهای خود را به اشتراک میگذراند، آنلاین خرید میکنند، تاکسی اینترنتی سوار میشوند و... اما شرکت در مراسم تشییع و ابراز غم از طریق فضای مجازی، موضوع جدیدی است. مدیرعامل سازمان بهشت زهرا اما معتقد است که مردم تهران از این برنامه استقبال خواهند کرد. «سعید خال» که پیش از این مسئولیتهای متفاوتی را در سازمان بهشت زهرا تجربه کرده در توضیح بیشتر به «شهروند» میگوید: «اعتقاد داریم که استفاده از فناوری در اداره آرامستان میتواند مشکل مردم را حل کند و برنامه این است که هرچه بیشتر از فناوری در این زمینه استفاده شود.
مردم هم از این برنامهها استقبال خواهند کرد.» او البته زمان راهاندازی چنین برنامهای را اوایل سال آینده میداند: «این طرح فعلا در مرحله مطالعاتی است. این موضوع یک کار مطالعاتی برای سال آینده است و تلاش بر این است که برنامه جامع و کاملی طراحی شود.» خال درباره خدمات این برنامه هم میگوید: «شرکت در مراسم ترحیم و تشییع به صورت آنلاین، یک بخش از این طرح است و این برنامه بخشهای متعددی خواهد داشت. در قالب این برنامه، خدماتی مثل خرید قبر، زیارت مجازی و... هم ارایه خواهد شد.» آنطور که مدیرعامل سازمان بهشت زهرا میگوید در سال پیشرو امکان شرکت آنلاین در مراسم ترحیم فراهم خواهد شد که باید منتظر واکنش عملی شهروندان به این برنامه بمانیم.
عزاداری آنلاین شوخی با غم است
«آخرینبار سهسال پیش همدیگر را در ترکیه دیده بودیم؛ پیر، فرتوت و خمیده شده بود. میدانستم که حالش خوب نیست اما هیچکس فکرش را نمیکرد به این زودی برود. یک روز صبح که بیدار شدم با دنیایی از پیام همدری و تسلیت از خانواده و فامیل روبهرو شدم.
مادرم مرده بود و من حتی نمیدانستم چطور عزاداری کنم»؛ این روایت امید ۳۶ ساله از شنیدن خبر مرگ مادرش در آلمان است. او ۹سال پیش از ایران مهاجرت کرد و آنطور که خودش میگوید هنگام مهاجرت فرصت فکرکردن به همه مسائل را نداشت تا اینکه گذر زمان حوادثی را مثل سیلی به صورتش، با واقعیت مهاجرت روبهرو کرد. خانواده امید در روزهای ابتدایی پس از مرگ مادرش، برایش ویدیو میفرستادند یا هنگام تشییع از طریق شبکههای پیامرسان تصویری، او را در جریان مراسم قرار میدادند، هرچند که او این برخورد با مرگ عزیزان را طنز تلخ روزگار میداند: «من مرگ پدرم را در جوانی دیده بودم.
حضور فامیل و آشنا در مراسم تشییع و تشریفات روزهای اول، باعث میشود که توجه از غم اصلی تا اندازهای منحرف شود، انگار که غم تقسیم شود اما در رفتن مادرم همهچیز برعکس بود. در عمق غم، از وضع خودم و این ارتباطات ویدیویی خندهام میگرفت و احساس میکردم این کارها شوخی با غم است هرچند که اندوه و درد به قوت خودش باقی بود.» امید میگوید که این پیامرسانها و برنامهها کمکی به او نکردند، اما این بیتاثیری را قاعده کلی نمیداند: «الان کسانی را میبینیم که آنلاین شادی میکنند، آنلاین میهمانی میروند، آنلاین عاشق میشوند و جدا میشوند و احتمالا بتوانند آنلاین هم غم بخورند، من که نتوانستم و کنار نیامدم.» در تهران اما نگاهها متنوع و متفاوت است. جوان دستفروشی کنار مترو میگوید: «با مرگ که دیگر شوخی نداریم. مثلا چه کاری مهمتر از یک روز بهشت زهرا رفتن داریم که بخواهیم آنلاین در مراسم شرکت کنیم. به نظرم تلگرام و این برنامهها خوب است اما نه برای همهچیزو هر کار.»
فضای مجازی برخی سنتها را کمارزش میکند
«حسین ایمانی جاجرمی» جامعهشناس و پژوهشگر امور اجتماعی، بررسی این طرح و برنامه را نیازمند نگاه از جنبههای متفاوت میداند و معتقد است که مراسم عزاداری و حتی آرامستان بهشت زهرا نیازمند بازنگری است. او درباره یکی از اهداف این برنامه یعنی کاهش ترافیک در محدودههای منتهی به بهشت زهرا به «شهروند» میگوید: «در اینکه رسیدن به بهشت زهرا تبدیل به معضلی برای مردم تهران شده شکی نیست اما راهحل نیازمند بررسی اساسی است. یکی از راه حلهای ترافیک رفتن به سمت قبرستانهای محلهای است.
شاید یکی از مشکلات ما این است که قبرستانهای محلهای را در تهران تعطیل کردیم و یک قبرستان بزرگ درست کردیم که همه باید از هر سمت شهر به آنجا بروند. گورستان محلهای به هویت محلهای و ماندگاری انسانها کمک میکند. ایده بهشت زهرا مربوط به دهه ۴۰ و برای جمعیت آن سال است که نشان میدهد مدیریت شهری در این سالها عقب مانده است. الان به وضوح میبینیم که مردم هنگام مراسم تشییع تا چه اندازه اذیت میشوند.» او میگوید که ایده عزاداری آنلاین در برخی کشورهای دنیا الان استفاده میشود و متناسب با آن فرهنگها توانسته کمکی به مردم هم داشته باشد: «مسأله دیگر توان و پتانسیل فضای مجازی است که میتوان از آن استفاده کرد.
این عزاداری آنلاین در دنیا هم وجود دارد و الان استفاده میشود؛ برای ادای احترام و ابراز همدردی چنین برنامههایی الان وجود دارد.» اینکه تا چه اندازه این برنامه میتواند با فرهنگ و سنت عزاداری در ایران همراه شود، سوال دیگری است که ایمانیجاجرمی درباره آن توضیح میدهد: «با یک نگاه انتقادی هم میتوان گفت فضای مجازی برخی سنتها را کمارزش میکند. کارکرد مراسم عزاداری همدردی به کمک روابط مستقیم انسانی است و هیچ چیز جای روابط انسانی را نمیگیرد. این موضوع میتواند به نحوی فرار از مسئولیت انسانی باشد و قلب واقعیت کند.
مثل این پیامهای تبریک که میخواهد جای صحبت را بگیرد. منظور این است که این موارد میخواهد یک وظیفه انسانی را به یک تکلیف مکانیکی تبدیل کند که شاید این مراسم را از کارکرد اصلی خود خارج کند.» اما در سالهای گذشته و با گسترش استفاده از فضای مجازی و برنامههای آنلاین، بسیاری از سنتها دچار تغییر و تحول شده که آیین عزاداری هم میتواند دچار تغییر شود؛ ایمانیجاجرمی با اشاره به این موضوع، توضیح میدهد: «مراسمها هم محکوم به تغییر است و نیاز به تعریف مجدد دارد.
در برخی مناطق عشایری، بزرگان مراسم پرآب و تاب را کوچک کردند که در شهر هم این تغییرات باید اتفاق بیفتد.» این جامعهشناس شهری البته معتقد است که راهاندازی چنین برنامههای باید بر عهده جوانان و شرکتهای فعال در زمینه استارتآپ باشد و شهرداری بهتر است به مسئولیتها اصلی خود بپردازد: «بحث آنلاین را خانواده متوفا هم میتواند انجام دهد و نیاز به ورود شهرداری نیست.
شهرداری مسئولیتهای خود را به درستی انجام دهد. باید از این تفکر که یک آرامستان برای این شهر وجود داشته باشد، خارج شد. سادهترین کار این است که در چهار بخش شهر گورستانهایی طراحی شود که شاید چون به مسأله مرگ برمیگردد، خیلی از مدیران علاقهای به برنامهدادن در این زمینه ندارند. الان ظرفیت بهشت زهرا پر است و تهران تبدیل شده است به شهری که زندگان و مردگان آن در رنج و عذابند. شهرهای جدید اطراف تهران یا قبرستان ندارد یا اینکه افراد حاضر نیستند مردگان خود را آنجا دفن کنند و همه به سمت بهشت زهرا میآیند.»
در کنار این واکنشها، به نظر میرسد، در ماههای ابتدایی سال ۹۷، برنامه ترحیم و تشییع آنلاین به مرحله عملی خواهد رسید و فعلا باید منتظر تاثیرات این برنامه ماند؛ اینکه چنین برنامههایی تا چه اندازه به حل مشکلات کمک خواهند کرد و تا چه اندازه زندگی را به سمت مکانیکیشدن پیش خواهند برد.
معاون رئیس جمهور به تازگی در محافل مختلف از ایجاد اشتغال برای 950 هزار نفر حرف زده است. عددی نفرین شده که به نظر می رسد حالا حالاها شاهد محقق شدن آن نباشیم. این اتفاق تاثیرات مختلفی روی جامعه بیکاران ما گذاشته است و در مدت 10 سال باعث شده بسیاری از رفتارهای جامعه جویندگان کار تغییر کند؛ از روش های پیدا کردن کار گرفته تا مهاجرت برای کاریابی و البته خوداشتغالی.
در میان همه این روش ها به نظر می رسد ایرانی ها روز به روز بیشتر به دنبال دورزدن موانع هستند و می خواهند راحت تر و سریع تر به کار برسند. از کاهش نرخ خوداشتغالی گرفته تا افزایش آدم هایی که می گویند اصلا به کار نیاز ندارند. در این میان یک حقیقت بیشتر از همه به چشم می آید؛ با وجود تمام راه های جدید، با اختلاف زیاد هنوز بیشتر مردم از طریق آشنایان و دوستان خود کار پیدا می کنند. این مسئله نه تنها در ایران بلکه در خارج هم تا حدودی شایع است ولی نه به این اندازه. در خارج از کشور کاریابی از طریق ارتباطات معمولا مقام سوم یا چهارم را دارد و میزان آن نیز کم است.
در مقام اول هم آژانس های کاریابی و بعد شبکه های اجتماعی مخصوص کاریابی مثل لینکدین قرار دارند. ولی در ایران داستان برعکس بوده و افراد همچنان به کمک دوستان و آشنایان خود چشم دارند. برای این که بدانید فرهنگ بیکاران ما چقدر دستخوش تغییر شده است و برای پیدا کردن به سراغ چه روش هایی می روند، نگاهی به آمارهای رفتاری قشر بیکار انداخته ایم تا ببینیم با چه طرز تفکری سر و کار داریم. از طرفی آمارهای کسانی که به دنبال کار نیستند را نیز بررسی کرده ایم تا ببینید چه میزان از پیدا کردن کار ناامید شده و برای چند ماه بیکار مانده اند.
چند درصد به خاطر کار مهاجرت کرده اند؟
آنهایی که در استان های پرجمعیت و به خصوص مراکز استان ها زندگی می کنند حتما با پدیده افراد مهاجری که به دنبال کار می گردند رو به رو شده اند. شاید به نظر شما تعداد این افراد بسیار زیاد باشد ولی اگر نگاهی به آمار مهاجرت بیندازیم متوجه می شویم که از میان کل دلایل مهاجرت از روستا به شهر و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ، بحث کاریابی درصد زیادی به خود اختصاص نداده است. با این حال نمی تواند از روند رو به افزایش این مسئله چشم پوشی کرد.
طبق آخرین آمار حدود 9.7 درصد از شهرنشین ها و 8.4 درصد از روستایی ها به خاطر پیداکردن کار مهاجرت کرده اند. از طرفی حدود 8.8 درصد شهرنشین ها و 6.43 درصد روستایی ها کار داشته اند ولی برای پیدا کردن یک کار بهتر مهاجرت کرده اند. در مجموع می توان گفت حدود 18 درصد ایرانی ها برای پیداکردن کار به جای دیگری مهاجرت کرده اند. این در حالی است که حدود 50 درصد از افراد دلیل مهاجرت خود را پیروی از خانواده اعلام کردهاند. حال این که دلیل مهاجرت خانواده در سال های قبل چه بود را نمی توان دقیق مشخص کرد. ولی با توجه به آمارها احتمالا این نیز بی ارتباط با کاریابی نبوده است.
به طور متوسط چند ماه باید دنبال کار بگردیم؟
نتیجه یک بررسی میدانی از اجرای طرح آمارگیری نیروی کار کشور نشان می دهد از تعداد کل بیکاران مرد و زن 10 ساله و بیشتر کشور، بیش از 33 درصد 19 ماه و بیشتر بیکار بوده اند. طولانی بودن دوره بیکاری و جست و جو برای شغل در یک دوره حدود دو ساله می تواند نتایج بسیار زیان باری برای جامعه به همراه داشته باشد. اولین آسیب بالا بودن دوره انتظار برای ورود به بازار کار این است که بدانیم حفظیات و داشته های تئوری جوان فارغ التحصیل دانشگاهی درگیر بیکاری (به شرط کارآمد بودن در بازار کار)، در یک دوره نسبتا طولانی جست و جوی کار کاملا فراموش خواهد شد و متاسفانه کارجویانی که چنین شرایطی را سپری می کنند،
در زمان ورود به بازار کار تنها چیزی که از دوره تحصیل خود به یاد می آورند همان مدرک کاغذی دانشگاهی است. در مورد زنان وضعیت به مراتب بدتر از مردان است و درصد زنانی که بیش از 19 ماه منتظر یک شغل مانده اند، 14 درصد بیشتر است. به دلیل وجود نداشتن مکانیزم های سنجش دقیق کارجویان، قرار گرفتن افراد بسیاری در پست ها و مشاغلی که اساسا توان انجام آن را ندارند، در نظر گرفتن مسائلی غیر از مهارت و تخصص افراد در پذیرش کارجویان از سوی برخی بخش ها و مسائلی از این دست باعث شده تا امروز کارجویان ایرانی اولین راه جست و جوی شغل را نه آزمون با شرایط برابر رقابت برای همه و نه عرضه مهارت و توانمندی های خود، بلکه پرس و جو از دوستان و آشنایان قرار دهند.
از چه راهی دنبال کار می گردیم؟
از چه روشی به دنبال کار می گردید؟ از طریق سایت ها و آژانس های کاریابی یا روزنامه و تماس با کارفرما؟ جواب این که از چه روشی بیشتر به دنبال کار می گردیم بسیار ساده است؛ دوستان و آشنایان. در حال حاضر، حدود 35 درصد کل جست و جوی شغل و در عین حال ورود به بازار کار کشور از طریق پرس و جو از دوستان و آشنایان انجام می شود. دومین راهکار همان روش قدیمی درج آگهی یا پیداکردن کار از طریق آگهی های استخدامی چاپ شده در روزنامه است. در کنار این، ثبت نام افراد جویای کار در مراکز کاریابی کشور نیز سومین راهکاری است که افراد برای جست و جوی شغل بر می گزینند.
درج آگهی و یا مطالعه آگهی های استخدامی مندرج در روزنامه ها و مجلات و تماس با کارفرما نیز راهکارهای دیگری هستند که از سوی کارجویان مورد استفاده قرار می گیرد. به صورت کلی، 33.1 درصد زنان و 36.7 درصد مردان از طریق دوستان و آشنایان به دنبال کار می گردند. این مسئله در سال 90 و 91 نزدیک به 40 درصد بوده است ولی طی سال های اخیر یا به خاطر سخت تر شدن شرایط کاری یا به دلایل پیدا و پنهان دیگری میزان پارتی بازی در ایران کمتر شده است و طی پنج سال حدود پنج درصد کمتر شده است. در عین حال روش های دیگری مثل، ثبت نام افراد جویای کار در مراکز کاریابی کشور افزایش پیدا کرده است.
در بخش کسانی که با کارفرما برای پیدا کردن کار تماس می گرفته اند نیز یک تغییر جالب را شاهد هستیم. این روش در سال 90 بسیار پرطرفدار بوده ولی در سال 92 استقبال از آن بسیار کم می شود. ولی بعد از آن دوباره این روش محبوب شده و اکنون میزان کسانی که از این طریق به دنبال کار می گردند به حدود 14 درصد رسیده است. نکته جالب اینجاست که این روش، بیشتر مورد علاقه مردان است در حالی که روش مورد علاقه زنان بعد از پرس و جو از آشنایان، رفتن به سراغ آگهی های استخدامی است. در ضمن زنان بیشتر از مردان در آزمون های استخدامی دولتی و آژانس های کاریابی حضور داشته و کمتر دوست دارند به کارفرما زنگ بزنند.
چقدر خودمان به دنبال ایجاد کار رفته ایم؟
همیشه دنبال کار گشتن به دنبال کارمندی نیست. برای خیلی افراد به خصوص نسل جدید به نظر می رسد تعریف کار بیشتر به صاحبکار شدن نزدیک است تا کارمند شدن. احتمالا حدس می زنید که از سال 90 تاکنون تعداد افراد بیشتری به سراغ کارسازی رفته اند تا کاریابی، ولی در حقیقت و طبق آمار کاملا در اشتباهید. طبق آخرین آمار تنها حدود 6.5 درصد از جمعیت بیکار کشور به دنبال منابع مالی و امکانات برای شروع فعالیت خوداشتغالی بوده اند. این 6.5 درصد برآورد عددی 7.6 درصدی برای مردان و 4.4 درصدی برای زنان در این بخش است.
از طرفی تنها 1.6 درصد از افراد بیکار کشور به دنبال جاز کسب بوده و برای پروانه کار تقاضا دادهاند. بخواهیم از عقب تر به موضوع نگاه کنیم در مجموع حدود هشت درصد جمعیت کشور به دنبال خوداشتغالی هستند و بقیه به دنبال استخدام شدن می گردند. حتی با وجود رشد استارتاپ ها این روند از سال 90 تاکنون تقریبا بی تغییر مانده است و حتی از سال 93 تاکنون حدود یک درصد کاهش داشته است.
چرا بعضی افراد به دنبال کار نمی گردند؟
این گونه نیست که همه جمعیت بیکار ایران به دنبال کار باشند. بسیاری به دلایل مختلف اصلا به دنبال کار نمی گردند برای این که دقیقا بفهمیم چرا عده ای به دنبال کار نیستند و کلا پای خود را از این فرآیند بیرون کشیده اند به سراغ آمارهای سال 84 تا 95 رفتیم تا ببینیم مشکل کار در کجاست. مهم ترین دلیل افرادی که اصلا به دنبال کار نمی گردند مسئولیت های شخصی یا خانوادگی است. مسئله ای که از سال 84 تاکنون بسیار بیشتر شده است و از حدود 60 درصد به حدود 80 درصد در سال 95 رسیده است.
دلیل دوم کسانی که به دنبال کار نیستند اشتغال به تحصیل و یا آموزش است. مسئله ای که برخلاف بحث مسئولیت های شخصی یا خانوادگی، روندی کاهشی داشته است و از حدود 50 درصد به 45 درصد رسیده است. در مقام سوم کسانی وجود دارند که از انجام کار بی نیاز هستند و از سال 84 تاکنون بسیار بیشتر شده اند و از حدود پنج درصد به حدود 15 درصد رسیده اند. در مقام چهارم هم کسانی وجود دارند که به خاطر بیماری، ناتوانی جسمی موقت و بارداری به دنبال کار نمی گردند و میزان آنها هم تقریبا مشابه افراد بی نیاز از کار است.
البته درصد آنها طی این 10 سال کمی کمتر شده است. در آخر این جدول با یک مورد بسیار عجیبی رو به رو می شویم که هرچند میزان کمی دارد ولی در نوع خود جالب توجه است. حدود دو درصد افراد به خاطر دل سرد شدن از جست و جوی کار و ناامید شدن از پیدا کردن کار دیگر به دنبال کار نیستند. میزان این افراد هم در سال 84 نزدیک به صفر بوده است ولی با روندی رو به رشد، هر سال در حال افزایش هستند.