حوادث جدی بخشی جدایی ناپذیر از مسابقات اتومبیلرانی است؛ مسابقاتی که با سرعت و شتاب همراه بوده، همواره احتمال خطرناک ترین برخوردها در آنها بالاست. همین مسئله سبب شده تا ایمنی و پایداری خودروها، بخشی مهم از طراحی و مهندسی خودروهای مسابقه ای باشد و به تدریج همین تکنولوژی های برتر که برای افزایش ایمنی رانندگی حرفه ای پدید آمده، به خودروهای خیابانی نیز سرایت کند.
با این حال هنوز هم مرگ و میر در مسابقات اتومبیلرانی دیده می شود و گاهی این حوادث به قدری مهم هستند که صحنه را برای همیشه تغییر می دهند. در برخی موارد تعداد قربانیان بهت آور است و گاهی نیز از دست دادن راننده ای ارزشمند و اسطوره ای، جهان موتوراسپرت را برای همیشه داغدار می کند. در این مطلب قصد داریم تا 8 تصادف مرگبار که جهان موتور اسپرت را دگرگون کردند، معرفی کنیم.
مرگ Ayrtoh Snna
در سال 2009 در یک نظرسنجی، آیرتون سنا برترین راننده تاریخ فرمول یک لقب گرفت. این اسطوره برزیلی اعجوبه زمان خود بود که بسیاری همانند آلن پروست و مایکل شوماخر در سایه او قرار داشتند. در مسابقه سن مارینو در پیست ایمولا در 1994 اما سنا در موقعیتی قرار داشت که باید به هر قیمتی مسابقه را با پیروزی تمام می کرد. اما این واقعه هیچ گاه رخ نداد و سنا هرگز از خودرو هوندا- مک لارن خود زنده بیرون نیامد. وی پس از برخورد با دیواره پیست با سرعت 210 کیلومتر در ساعت، به خاطر ضربه ای که به سرش وارد شده بود، در دم جان داد.
مرگ Dale Earnhardt
قطعا دیل ارنتهارت یکی از برترین رانندگان تاریخ نسکار است که خودرو سیاه رنگش همیشه برای بقیه رقبا موجب رعب و وحشت بود. او در طول دوران حرفه ای خود 76 مسابقه و 7 فصل را پیروز شد. در سال 2001 هنگامی که 50 سال داشت و تقریبا به پایان دوران حرفه ای خود رسیده بود، در مسابقه دیتونا 500 و در دور آخر، در جایگاه سوم قرار داشت که خودرویی از پشت با سپر عقبش برخورد کرده، پس از چرخیدن با دیواره پیست با سرعت 260 کیلومتر در ساعت برخورد کرد. متاسفانه تلاش ها برای نجات وی کافی نبودند و ارنتهارت در مقابل چشمان پسرش که هم تیمی اش نیز بود، جان داد.
لمان 1955
تصادف مرگباری که در مسابقات لمان سال 1955 رخ داد، سبب شد تا سوئیس، آلمان، فرانسه و اسپانیا مسابقات اتومبیلرانی جدی را در خاک کشورشان ممنوع اعلام کنند و قوانین ایمنی و پیست لمان تغییر کند! همین دو مورد کافی است تا شدت این حادثه غم انگیز برای شما روشن شود. در این تصادف 84 نفر جان دادند که در این میان فقط یک نفر، Pierre Levengh راننده و باقی تماشاچی بودند. او که راننده مرسدس بنز بود، برای مدت 2 ساعت در جایگاه دوم قرار داشت و هنگامی که سعی داشت تا از خودرویی که مسیرش را سد کرده بود بگذرد، با آن برخورد کرده، با سرعت بیش از 240 کیلومتر در ساعت به سمت تماشاگران پرتاب شد.
مرگ Roland Ratzenberger
بسیاری مرگ آیرتون سنا را مهم ترین و تلخ ترین واقعه فصل 1994 مسابقات فرمول یک می دانند. اما متاسفانه دقیقا یک روز پیش از مرگ سنا بود که یک راننده تازه کار با نام رولن راتزنبرگر نیز درگذشت. راتزنبرگر تازه کار در همان فصل باری حضور در 5 مسابقه قراردادی امضا کرده بود و توانست نتایج خوبی نیز بگیرد و بسیاری به موفقیت این راننده مستعد امید داشتند. او در دور تمرینی پیست ایمولا و هنگامی که خودرویش آسیب دیده بود، سعی کرد تا دور آخر را به پایان ببرد که اسپویلر جلو خودرویش جدا شده، به زیر خودرو کشیده شد و خود خودرو نیز یا سرعت 315 کیلومتر در ساعت به دیواره برخورد کرد.
مرگ Bruce McLaren
بسیاری بروس مک لارن را از تاثیرگذارترین چهره های جهان فرمول یک می دانند که تیمی که در دهه 60 با نام خودش بنا نهاد، هنوز هم در پیست افتخارآفرینی می کند. با آن که بسیاری فعالیت حرفه ای بروس را با مقام های کسب شده در فرمول یک می شناسند، اما او در مسابقات لمان نیز خوش درخشید و همین کافی بود تا تیمش را برای حضور در Can- Am در فصل Can- Am آماده کند که با پیروزی در تمامی مسابقات همراه شد. با این حال وی در سال 1970 و هنگامی که خودرویش در یک دور تمرینی برای آزمایش شکل جدید بدنه با دیواره برخورد کرد، درگذشت.
مرگ Gilles Villenueve
اگر آیرتون سنا برترین راننده تاریخ فرمول یک است، ژیل ویلنو نیز مستعدترین راننده ای است که مرگ نگذاشت به آنچه استحقاقش را داشت برسد. او در سال 1978 تنها پس از 2 سال از آغاز رانندگی حرفه ای، با تیم فراری به مقام دوم دست یافت. همه نگاه ها متوجه این راننده جوان و ریسک پذیر بود که به سرعت قله های ترقی را پیموده بود. در سال 1982 و در گراندپری بلژیک بود که در دور تمرینی با سرعت 220 کیلومتر در ساعت با خودرو جلویی برخورد کرده و به هوا برخاست. خودرو شدیدا با سطح پیست برخورد کرده، ویلنو از خودرو به سمت گاردریل پرتاب شد. مگر ویلنو ایتالیا و کانادا را در ماتم فرو برد.
مرگ Mark Donohue
بسیاری مارک دانوهیو را به خاطر موفقیت هایش در مسابقات Can- Am می شناسند. او توانست در سال 1973 در تمامی مسابقات این سری پیروز شود و رکوردی خیره کننده به جا بگذارد که لقب قاتل Can- Am را برایش به ارمغان آورد. با این حال او سابقه موفقیت در نکسار و ایندی 500 را نیز داشت. علاوه بر این مسابقات IROC و فرمول یک را نیز امتحان کرد. متاسفانه فرمول یک برای او خوش یمن نبود و در یک دور آزمایشی در بلژیک، تایر خودرویش ترکید، با گاردریل برخورد کرد تا به خاطر ضربه مغزی جان دهد. بسیاری او را از آخرین رانندگانی می دانستند که تنظیمات خودرو را خودش به همراه تیم فنی انجام می داد.
مرگ Henri Toivonen
پایان بخش لیست ما حادثه ای است که به یک دوران طلایی در مسابقات رالی خاتمه داد. از اواخر دهه 70 و با مطرح شدن قوانین جدید مسابقات رالی، گروه B شکل گرفت که در آن خودروهایی بسیار قدرتمند و سریع که اکثرا دودیفرانسیل و موتور وسط بودند، با یکدیگر به رقابت می پرداختند. در این میان تیم لانچیا در فصل 1986 قصد داشت با دلتا S4 دودیفرانسیل، قهرمانی را از پژو و آئودی پس بگیرد و برای همین راننده جدیدی با نام هنری تایوونن را به خدمت گرفت. این فصل در کل پر از حوادث و حواشی نگران کننده شد، اما مگر تایوون در کورسیکار و رالی تور دو کورس بود که سبب شد نگرانی ها شدیدا افزایش یافته، گروه B کلا از تقویم مسابقات حذف شده، قوانین رالی شدیدا تغییر کند.
مرسدس بنز این روزها حضور نسبتا کمرنگی در بازار داخلی دارد و اگرچه همچنان نمونه کار کرده مدل های مختلف آن در بازار دست دوم، نظر علاقه مندان و مشتریان خودروهای لوکس را به سمت خود جلب می کنند اما طرفداران این برند، مدت زیادی است که برای ورود مدل های جدید آن انتظار می کشند و این در حالی است که 111 جدید ترکی ۴۹۸ بعد از واردات رسمی مدل های فیس لیفت W212 (در دو نوع - E200 و E250) و موفقیت چشمگیر آنها در بازار ایران. فقط تعداد محدودی S500 W222 و 205 C200 Wو همچنین چند دستگاه از نسل فعلی E-Class (اتاق W213) یا مدل 2017 E200 به کشور راه یافتند
که البته واردات آنها از طریق مجوزهای ویژه انجام شده بود و ضمنا CLA45 AMG - و GLA45 AMG نیز در تعداد محدود و از طریق ثبت - سفارش های دریافت شده توسط نمایندگی MEC Design در بازار داخلی عرضه شدند. با این تفاسیر و علیرغم وعده های مطرح شده در حال حاضر نیز با توجه به ممنوعیت واردات - خودروهایی با قیمت بیش از 40 هزار دلار، دیگر امکان عرضه بسیاری از مدل های مرسدس بنز در بازار ایران وجود ندارد و در این میان تنها مدل های کوچک تر و نسبتا ارزان تر این برند یعنی GLA، CLA، A-Class و B-Class هستند که می توانند مجوز ورود به کشور را دریافت کنند، هر چند که هنوز برنامه قطعی یا زمان مشخصی برای واردات آنها اعلام نشده است و به همین علت در ادامه این مطلب فقط به معرفی و بررسی مختصر ویژگی های این مدل ها می پردازیم.
A-Class
هاچ بک جذاب و جوان پسند مرسدس بنز یعنی A-Class به عنوان ارزان ترین مدل این کمپانی شناخته می شود و به تازگی نسل جدید آن نیز تحت عنوان مدل ۲۰۱۹ معرفی شده است که چهره ای مدرن تر و اسپرت تر را همراه با تغییرات چشمگیر در بخش کابین و امکانات رفاهی به نمایش می گذارد. این هاچ بک پریمیوم در صورت - دریافت مجوز برای ورود به کشور، احتمالا با مدل A200 در بازار داخلی عرضه خواهد شد و طبیعتا با توجه به محدودیت قیمت تعیین شده، ورود نسخه AMG آن امکان پذیر نخواهد بود. مرسدس بنز A-Class با بهره گیری از سیستم های هوشمند کمکی و پیشگیری از تصادف و همچنین ارائه امکانات رفاهی متنوع، به عنوان یکی از کامل ترین و مجهزترین خودروها در این کلاس به ش مار می رود و - البته موفقیت آن در بازار داخلی، بستگی به قیمت و تنوع آپشن های آن نسبت به رقبایی همچون ب ام و سری 1 و یا فولکس واگن گلف که ممکن است در آینده به ایران وارد شود) دارد.
CLA
CLA250
مرسدس بنز CLA در واقع یک نمونه چهار درب کوپه از A-Class است و گفته می شود که احتمالا نسل دوم آن نیز با نام A-Class سدان به بازار عرضه شود. به نظر می رسد که این اتومبیل کوچ اسپرت با وجود سبک خاص طراحی ظاهری، بهره گیری از صندوق یار کاربردی تر و همچنین بازدهی رضایتبخش پیشرانه ۴ سیلندر توربوشارژ (حتی در مدل CLA200)، شانس خوبی برای موفقیت در بازار داخلی داشته باشد و این در حالی است که CLA45 AMG نیز علیرغم قیمت بالا، با استقبال نسبتا خوبی از سوی خریداران مواجه شد، هرچند که خیلی ها صرفا به خاطر وجود پیشرانه توانمند AMG و شتاب گیری سریع این مدل، حاضر به پرداخت چنین مبلغی شدند و حالا باید دید که استقبال از نسخه های معمولی آن یعنی CLA200 - و یا CLA250 چگونه خواهد بود.
GLA
این روزها شاسی بلندها و کراس اوورهای کوچک طرفداران زیادی در بازار خودرو دارند و بنابراین پیش بینی می شود که GLA یعنی کراس اوور کامپکت مرسدس بنز که بر پایه A-Class شکل گرفته است نیز مانند CLA، حضور موفقی در بازار ایران داشته باشد. از جمله تجهیزات و امکانات رفاهی CLA می توان به سیستم Keyless سقف پانورامیک، تنظیم برقی صندلی های جلو با حافظه برای راننده گرمکن صندلی های جلو نمایشگر و قابلیت اتصال به اینترنت DVD چنجر، دوربین 360 درجه، پارک اتوماتیک سیستم هشدار نقطه کور و حرکت بین خطوط و همچنین کروز کنترل هوشمند و رادار تشخیص فاصله اشاره کرد که تقریبا مشابه با آپشن های A-Class و CLA است و ضمنا مانند دو مدل مذکور، نسخه 4MATIC (چهارچرخ متحرک آن نیز قابل خریداری است.
B-Class
اگرچه B-Class هم می تواند مجوز ورود به کشور را دریافت کند اما از آنجایی که معمولا خودروهای MPV به ندرت ممکن است در ایران مورد استقبال قرار بگیرند، بعید است که این مدل هم برای عرضه در بازار داخلی انتخاب شود، هرچند که با وجود فضای کابین و محفظه بار رضایتبخش (در این کلاس و ابعاد) سطح بالای ایمنی، مصرف سوخت مناسب و همچنین تنوع خوب آپشن ها می تواند گزینه ای جالب توجه و چند منظوره، خصوصا برای علاقه مندان به سفر و سیاحت باشد.
خودروسازان هنگام معرفی ماشینهای جدید و پیشرفته خود، بهندرت طراحی سوئیچ محصولات خود را به نمایش عموم میگذارند.
اما اغلب برندها، برای کوچکترین عضو اتومبیل، یعنی سوئیچ آن ارزش و احترام زیادی قایل هستند و از اینرو، طراحیهای ویژای هم برای آن در نظر میگیرند. حتی در این راستا به خلاقیت و نوآوری هم دست میزنند. بهطوری که سوئیچ ماشینها گاها خودشان گجتهای جالب توجهی هستند که نمیتوان بیتوجه از کنارشان عبور کرد.
از سوئیچهای دستبندی گرفته تا اپلیکیشنهای موبایل و سوئیچهای تاچاسکرین، نمونههای کوچکی از ابتکار خودروسازان برای طراحی کلید ماشین هستند. ما در ادامه تصاویر برخی از این گجتهای بینظیر را برایتان انتخاب کردهایم. همراهمان باشید.
کلید تسلا مدل S، نمونهای مینیاتوری از خود خودروست. اما نکته بسیار جذاب این سوئیچ در این است که بدون حضور هیچ سرنشینی، با این سوئیچ و از راه دور میتوانید ماشین را به سمت جلو یا عقب حرکت دهید.
این سوئیچ فراری ساده و کلاسیک است و تنها کاری که باید انجام دهید این است که آن را درون جیب خود قرار دهید تا اتومبیل خاموش شود.
فیبرکربنی بودن سوئیچ مکلارن آن را به وسیلهای بسیار سبک تبدیل کرده است. این کمپانی لوکس جهانی با تعبیه فقط سه دکمه روی این سوئیچ، سادگی را نیز به سبکوزنی آن افزوده است.
سوئیچ استونمارتین با کریستال روکش شده است. این کلید ویژگی فنی خاصی ندارد اما طراحی فوقالعاده جذابش موجب شده تا موردتوجه بسیاری از دوستداران خودرو قرار بگیرد.
طراحی سوئیچ مازراتی بسیار ساده و البته مدرن است. این کلید قابلیت قفل، باز کردن قفل و باز کردن سقف خودرو را دارد. خود کلید همانند چاقوی ضامندار از داخل آن بیرون میآید و طرحی شبیه کلیدهای کلاسیک را نمایان میسازد.
کلید خودروی کوئنیگزگ هم ویژگی فنی خاصی ندارد اما طراحی آن همانند خود محصولات این برند سوئدی بینظیر و منحصربهفرد است.کوئنیگزگ یک شرکت خودرو ساز سوئدی در زمینه خودروهای اسپرت است و کارخانه آن در شهر انگلهولم قرار دارد. محصولات این شرکت سوئدی به شتاب بالا، پایدار باورنکردنی و فرمان پذیری خارقالعاده شهرت دارند. یکی از دستاوردهای اصلی محصولات کوئنیگزگ، کسب سریعترین زمان لازم برای دست یابی به سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت و مجدداً برگشتن به حالت سکون است. بهطوری که همواره در کتاب رکوردهای گینس به نام کوئنیگزگ ثبت شدهاست.
ساعت جگوار LeCoultre AMVOX7 بهعنوان سوئیچ ماشینهای مدل DB9 و DBS استون مارتین هم مورداستفاده قرار میگیرند.
به همین ترتیب، کلید F-Pace Activity دستبندی است که اجازه میدهد تا با نگه داشتن آن در مقابل علامت جگوار در پشت ماشین، قفل آن را باز یا بسته کنید. این دستبند ضدآب است و با قیمت ۴۰۰ دلاری فروخته میشود.
این کلید آلومینیومی پاگانی چندین قابلیت دارد که از جمله میتوان به سوئیچ خودرو و یواسبی اشاره کرد.
سری هفت BMW، نمایشگر لمسی تماما رنگی دارد. با این سوئیچ میتوان علاوه بر باز و بسته کردن قفل خودرو، جابهجایی سانروف آن را نیز کنترل کرد. همچنین قابلیت نمایش میزان مصرف سوخت، شرایط آبوهوا و کنترل لامپهای ماشین را هم دارد. همچنین با کمک آن میتوانید ماشن را به طور خودکار، پارک کنید.
برخی از خودروها به کلید فیزیکی نیاز ندارند. بهطور مثال، ولوو یک اپلیکیشن مخصوص موبایل طراحی کرده که همه گزینههای کلید کلاسیک را در خود دارد.
مدل ۳ تسلا نیز کلید فیزیکی ندارد و کاربر میتواند با کمک اپلیکیشن موبایل تمامی کارهای موردنظرش را بهانجام برساند.
با وجود همه طراحیهای های-تِک و دیجیتالی سوئیچهای خودروهای مختلف، همچنان این کلید فراری برای بیشتر ما جاذبه بیشتری دارد و با اینکه کاملا ساده است، اما نظرها را به خود جلب میکند.
با شدت گرفتن علاقه به موتورسیکلتهای وسپا شاهد هجوم این اسکوتر متفاوت ایتالیایی به معابر شهر هستیم گرچه ممنوعیت وارداتش در روزهای اخیر دل بسیاری از خریداران ثروتمند را شکسته است.
وقتی تاریخچه موتورسیکلتهای ایتالیایی را بررسی میکنیم، به کمتر نمونهای برمی خوریم که اصول طراحی خاص خود را نداشته باشد. برای مثال آپریلیا همیشه موتوری برای اقشار متوسط بوده، دوکاتی روحیه اسپورتی داشته، موتوگودسی محبوب خاصپسندان بوده و کیتیام برای عشاق آفرود درست شده با این حال هیچ کس نیست که وسپا را خاصترین موتورسیکلت ایتالیایی بازار جهانی نداند.
خلاقیت اصلی وسپا نیز همین است که شیوههای طراحی که در عصر خود معمول بود را رها کرد و آغازگر مفهومی جدید با نام اسکوتر یا همان موتورهای جمع و جور سفرهای شهری با طراحی خاص بدنه و چرخ های کوچک بود که پس از عرضه اولیه خود به میزان فروش ۱۷ میلیون موتور در پنج قاره دست یافت.
راست گفتهاند که با زمان خیلی از چیزها عوض میشوند. این گزاره اینقدر میتواند قوی باشد که کلیشهها را به چیزهایی رویایی و ناب و خاص بدل کند. طراحی و شاخصه های فنی این موتور، در طی چندین سال به تدریج سیر تکاملی خود را طی نمود و در طول این مدت همواره به روح اصیل وسپا به عنوان وسیله نقلیه ای که ویژگی سادگی استفاده را به همراه دارد و در دسترس همگان قرار دارد وفادار بوده است.
گستره وسپا
وسپا که در آغاز محصولی برای طبقات فقیرتر جامعه بود، به مرور و با گذشت زمان از یک اسکوتر ارزان و اقتصادی و ساده که باب میل خریداران کمبضاعت بود، به محصولی لوکس و خاص برای استفاده عشاق لاکچری تبدیل شده است. این موتورسیکلت که در خط کشور جهان خط تولید دارد، در ایتالیا تنها در کارخانه وسپا واقع در توسکانی تولید شده و به بیش از ۱۰۰کشور جهان از جمله ایران صادر میشود. وسپا البته مثل هر موتورسیکلت و دوچرخه دیگری یک یا چند نمونه کپی هم دارد که توسط سازندگانی از دو کشور هند و چینی به بازار عرضه می شوند.
آیا وسپا در ایران خریداری دارد؟
سری جدید این موتورسیکلتهای گروه وسپا در ایران بین ۳۸.۵ تا ۹۰ میلیون تومان قیمت دارند. به گفته یکی از کارشناسان فروش بازار موتورسیکلت، این محصول به دلیل دستساز بودن یکی از گرانترین نمونههای موجود در بازار است که از سوی هر کسی خریداری نمیشود. دانشجوهای جوان معماری و هنر و سینما یا ورزشکاران، بازیگران، هنرمندان و برخی دیگران ازاقشار سخت پسند از جمله خریداران وسپا هستند ضمن اینکه نباید فراموش کرد این اقتصادی بودن موتورسیکلت وسپا در کنار کیفیت ساخت بالای برند مذکور بوده که باعث شهرتش شده و هنوز هم یکی از ویژگیهای بارز محصولات وسپا است. تولیدات وسپا اغلب در هر صد کیلومتر کمتر از ۱.۵ لیتر مصرف سوخت دارند و به لطف ابعاد کوچک و چابکی بالا میتوانند در دل ترافیک شهری معجزه کنند.
وسپا از نگاه خریداران
سعید که حوالی نظام آباد به فروش موتورسیکلت مشغول است در مغازه خود انبوهی از محصولات باجاج هندف هیوسونگ کره جنوبی و بنلی ایتالیا را در کنار اقسامی از موتورسیکلتهای وطنی می فروشد با این حال وقتی درباره وسپا از او میپرسیم معتقد است که «وسپا» مثل فرش دستباف ایرانی در بین انبوهی از برندها تک است. شیوه خاص رانندگی با وسپا، نرمی و راحتی سواری در کنار آرامش بالای این موتورسیکلت هنگام دورگرفتن و حرکت در سرعت بالا باعث شده تا وسپا به نمونهای مخصوص افراد علاقمند به موتورسیکلت تبدیل شود که ضمن داشتن شخصیت آرام و قانون مدار، در سطح رانندگی بالایی از مهارت رانندگی قرار دارند.
انواع مدلهای وسپا در ایران
هفت مدل وسپا در بازار وجود دارد که شامل اسپرینت، پریماورا، ۹۴۶، جیتیاس، الامال، پی ایکس و … بوده که در مدلها و تریم های مختلفی به خریداران ایرانی عرضه میشوند. در عصر دلار ۳۷۰۰ تومان میشد با ۱۰ تا ۱۱ میلیون تومان یک وسپای ارزان قیمت! خرید ولی حالا این رقم به بیش از دو برابر رسیده به طوریکه برای ارزانترین محصول وسپا که نو هم باشد باید حدود ۲۲ میلیون تومان پرداخت.
البته نمونههای ۲۰ساله وسپا با نام پیایکس هم هنوز در بازار موجود بوده و قیمتی ۳ تا۴ میلیون تومانی دارند که سواری و کارایی خوبی داشته گرچه تعمیر و نگهداری آنها واقعا سخت و طاقت فرساست.
یک نمونه نسبتا جدید از وسپا هم در بازار هست که از عمر ان ۵سال میگذرد و الامال نام داشته که بین ۵ تا۸ میلیون تومان قیمت داشته و از پیشرانه تک سیلندر ۱۵۰سیسی سود می برد.
پیاژیو در بین نمونههای نو از همه ارزانتر است و ۲۲ میلیون تومان قیمت دارد. در عین حال، پریماورا که مهمترین محصول وسپا در ایران است، قیمتی سه برابر پیاژیو دارد. این یعنی برای خرید پریماورا ۱۵۰ هم باید ۶۰میلیون تومان پرداخت که واقعا رقم بالایی است و برای دریافت محصولی با مشخصات فنی این کاملا معمولی هزینه سنگینی است. ظرفیت پیشرانه این موتورسیکلت ۱۵۵ سی سی و آرایش آن تک سیلندر چهارزمانه است که مجموعا با قدرت ۱۲ اسب بخار و حداکثر سرعت آن حدود ۸۲ کیلومتر در ساعت است.
سری GTS 300 هم که قیمتی ۹۵ میلیونی دارد یکی دیگر از نمونههای وسپا است که با داشتن جای کافی برای دو سرنشین مدل نسبتا سریعتری به نظر میرسد. این نمونه هم فروش زیادی داشته و در دامنه گستردهای در بازار حضور دارد.
گرانترین وسپای موجود در بازار ایران مدل ۹۴۶ آن است که به دلیل طراحی خاص قیمت بالایی دارد. به گفته کارشناس فروش، این محصولات فروش خوبی دارند و الان فقط یک عدد از این مدل در انبار موجود است که سورمهای رنگ است.
مدل دیگری از وسپای ۹۴۶ قرار است به زودی به فهرست محصولات این شرکت بپیوندد که طراحی آن کار برند معروف «آرمانی» است و طبق اظهارات کارشناس این شرکت، احتمالا قیمت آن نزدیک به ۱۳۰ میلیون تومان خواهد بود. البته که محصولات گرانتری هم البته از سوی این شرکت ارائه میشود که نزدیک به ۲۵۰ میلیون تومان قیمت داشته و از چرم بهتر، تجهیزات بیشتر مثل سیستم پخش پیشرفته و صندلی گرمکندار سود میبرند.
مدتهای زیادی است که آپاراتیها لاستیک خودروها را با اکسیژن پر میکنند، اما همانگونه که حتماً میدانید در کنار هوا، نیتروژن نیز گزینه خوبی برای باد لاستیک بهحساب میآید. نیتروژن ثبات بیشتری نسبت به اکسیژن دارد و به همین دلیل در مسابقات اتوموبیلرانی، هواپیماها، شاتلها و ماشینهایی که در صنعت حضور دارند به جای اکسیژن از نیتروژن استفاده میشود.
این امر باعث شده تا بعضی از مالکین خودرو به این فکر بیافتند که نیتروژن را در خودروهای معمولی نیز استفاده کنند. حضور نیتروژن به جای اکسیژن در لاستیک خودروهای معمولی بیفایده نیست اما فاکتورهای مختلفی را در این زمینه باید در نظر گرفت. به همین دلیل در ادامه قصد داریم با هم نگاهی به فایدهها و معایب استفاده از نیتروژن در لاستیک خودرو داشته باشیم.
در همین ابتدا باید به این نکته اشاره شود هوایی که ما تنفس میکنیم و باد لاستیک خودروها را تأمین میکند حاوی ۷۸ درصد نیتروژن است، از طرف لاستیکی که با نیتروژن باد میشود حدود ۹۳ تا نهایتاً ۹۵ درصد محتوی نیتروژن خواهد بود. به این ترتیب با یک حساب سرانگشتی میتوان گفت فرق زیادی در عمل برای خودروهای معمولی که با اکسیژن باد میشوند نسبت به نیتروژن وجود ندارد.
لاستیکی که با نیتروژن باد شده دیرتر خالی میشود
لاستیک خودرو در حین چرخش انعطاف پیدا میکند و در نتیجه باد تیوپ لاستیک در دراز مدت خالی میشود. اما اتمهای نیتروژن ابعاد بزرگتری نسبت به اتمهای اکسیژن دارند و به همین دلیل از مولکولهای تیوپ و لاستیک خودرو به راحتی عبور نمیکنند.
در نتیجه آمار نشان داده باد لاستیکی که با اکسیژن پر شده است چیزی حدود ۱.۶ برابر نسبت به نیتروژن سریعتر خالی میشود.
قیمت باد نیتروژن نسبت به اکسیژن بیشتر است
آپاراتیهای زیادی را سراغ داریم که کمپرسور باد آنها تنها اکسیژن را به داخل لاستیک هدایت میکند و در نتیجه برای باد کردن لاستیک خودرو با نیتروژن باید حتماً به سراغ آپاراتیهای خاص بروید. از طرف دیگر قیمت باد نیتروژن نیز نسبت به اکسیژن بیشتر است.
خوشبختانه نیتروژن و اکسیژن به راحتی با هم ترکیب میشوند و اگر لاستیک خودروی شما پیش از این با نیتروژن باد شده بود و برای تجدید باد به آپاراتیهای مجهز به کپسول نیتروژن دسترسی نداشتید میتوانید باد لاستیک خودرو را با اکسیژن تجدید کنید.
نیتروژن در لاستیکها مصرف بنزین را کاهش میدهد
حتماً به خوبی میدانید که کاهش باد لاستیک، اصطکاک بیشتر لاستیکها و افزایش مصرف بنزین را به دنبال دارد. اما همانگونه که اشاره شد نیتروژن بیشتر در لاستیک خودرو باقی میماند و در نتیجه خوردویی که لاستیکهای آن با نیتروژن باد شده باشد مصرف بنزین کمتری دارد.
البته اگر مرتب باد لاستیکها را کنترل کنید چنین فرآیندی در استفاده از اکسیژن نیز صدق میکند و نیازی به نیتروژن ندارید.
فرآیند باد کردن لاستیک با نیتروژن دشوار و زمانبر است
باد کردن لاستیکها با نیتروژن به اندازه اکسیژن راحت نیست و پیچیدگیهای خاص خودش را دارد. از طرف دیگر اگر برای اولین بار لاستیکها را با نیتروژن باد میکنید باید حتماً تیوپ لاستیک از اکسیژن خالی شود که این فرآیند نیز زمانبر و دردسرساز است.
استفاده از نیتروژن در لاستیکها به هندلینگ خودرو کمک میکند
خودروها هندلینگ مشخصی دارند و حضور نیتروژن در لاستیکهای یک خودرو در هندلینگ آن معجزه نمیکند اما از آنجایی که باد نیتروژن ثبات بیشتری را در اختیار لاستیکها قرار میدهد خودرویی که لاستیکهای آن با نیتروژن باد شده باشد در بهترین حالت هندلینگ خود قرار میگیرد. این فرایند برای رانندگانی که وسواس زیادی در خصوص هندلینگ خودرو دارند کاملاً مشخص خواهد بود اما رانندههای معمولی متوجه این تفاوت جزئی نخواهند شد.
نیتروژن عمر لاستیکها را بیشتر میکند
از آنجایی که نیتروژن دیرتر تخلیه میشود، فشار بهینهای از باد در لاستیکها قرار میگیرد. در نتیجه اصطکاک لاستیک با سطح جاده کاهش پیدا میکند و ساییدگی کمتر لاستیکها را در دراز مدت شاهد هستیم.
از طرف دیگر در اکسیژن، آب نیز به مقدار کمی وجود دارد که در حین باد کردن لاستیک به داخل تیوپ منتقل میشود. زمانی که لاستیک در اثر حرکت داغ میشود آب موجود در تیوپ تبخیر خواهد شد و احتمال اینکه باعث زنگ زدن رینگ و سایر قسمتهای اطراف لاستیک وجود دارد.
پس از باد کردن لاستیک با نیتروژن باز هم احتمال نیاز به تجدید باد وجود دارد
همانگونه که اشاره کردیم نیتروژن اتمهای بزرگتری دارد و خروج آنها از مولکولهای لاستیک خوردو دشوار است اما باز هم نیتروژن در عرض چند ماه تخلیه میشود، این فرآیند زمانی که هوا سردتر میشود سرعت بیشتری نیز بهخود میگیرد و در نتیجه در فصلهای پاییز و زمستان بهتر است حتماً فشار هوای لاستیکهایی که با نیتروژن باد شدهاند را کنترل کنید و در صورت کاهش فشار، خودرو را به آپاراتیهای مجهز به کپسول نیتروژن ببرید.
سخنپایانی
در مجموع باید گفت نمیتوان برای تمامی خودروها یک نسخه واحد پیچید و استفاده از نیتروژن را در آنها توصیه کرد. از طرف دیگر همانگونه که در بالا اشاره کردیم به هر اندازه هم که نیتروژن لاستیکهای شما خالص باشد باز هم نمیتوانید ۱۰۰ درصد لاستیکها را با نیتروژن باد کنید.
در این بین کاهش مصرف سوخت نیز در خودرویی که لاستیکهای آن با نیتروژن باد شده است چندان محسوس نخواهد بود. در نتیجه پیشنهاد میکنیم اگر به فکر صرفجویی در مصرف خودرو و کاهش استهلاک لاستیکها هستید به جای استفاده از نیتروژن میتوانید با زیرنظر گرفتن فشار لاستیکهایی که با اکسیژن باد کردهاید از یک طرف عمر لاستیکها را بیشتر کنید و از طرف دیگر دردسرهای باد کردن لاستیک خودرو با نیتروژن را تحمل نکنید.
در پایان پیشنهاد میکنیم اگر شما هم تجربهای در استفاده از نیتروژن یا اکسیژن در لاستیکهای خودروی خود دارید، در قسمت نظرات ما و سایر کاربران را در جریان تجربههای مفید خود در این زمینه قرار دهید.