بسیاری از خودروسازان همیشه برای یک مدل چندین نسخه روانه بازار میکنند که نسخههایی با قیمتهای بالاتر طراحی بهتری در داخل کابین دارند و مدرنترین تجهیزات و به روزترین تکنولوژیها را دارند. در این مطلب نگاهی به ۱۰ تا از بهترین طراحیهای داخلی خودروهای بالای ۱ میلیون دلار که در سال ۲۰۱۸ روانه بازار شدهاند، انداختهایم.
۱) بوگاتی شیرون
این خودروی سوپر لوکس که به نوعی نسل بعدی مدل ویرون به شمار میآید یکی از محصولات فوقالعاده فرانسوی است که میتواند حداکثر ۱۵۰۰ اسب بخار تولید کند. داخل کابین این خودرو پوشیده از چرم طبیعی به همراه کربن فیبر است و خریداران این خودرو میتوانند با سلیقه خودشان داخل خودرو را طراحی کنند.
۲) پاگانی هوایرا
یکی از خودروهای بازار که هر نسخه جدید آن کاملا متفاوت از دیگری است؛ بنابراین وقتی یک هوایرا را خریداری میکنید میتوانید مطمئن باشید تنها یک دستگاه از آن در بازار وجود دارد و خودرویتان منحصر به فرد است. به علاوه خود آقای پاگانی شما را در طراحی داخلی خودرویتان همراهی خواهد کرد. شما میتوانید طراحی داخلی خودرو را به سبک دهه ۱۹۶۰ یا سال ۲۰۱۸ داشته باشید تنها کافیست تصمیم بگیرید.
۳) کونیگزگ آگرا RS
این کمپانی همزمان با کمپانی پاگانی تاسیس شد ولی تنها تمرکز خود را برای ساخت خودروهایی با حداکثر سرعت گذاشت. در نتیجه همیشه منتقدان طراحی داخل کابین این خودروها را به زیبایی خودروهای پاگانی توصیف نکردهاند ولی این امر باعث نشده که این خودروسازی به دنبال استفاده از آخرین تکنولوژیها و بهترین محصولات در داخل کابین نباشد.
۴) آپولو Intensa Emozione
این برند ناآشنا شاید در حد رقابت با برندهایی همچون پاگانی یا کونیگزگ نباشد ولی با محصول Intensa Emozione توانسته جایگاه خوبی را در تولید خودروهای باکیفیت و لوکس بدست آورد. این خودروی اسپرت با پیشرانه ۱۲ سیلندری اقتباس شده از فراری F12 و طراحی داخلی عالی در بازار حدود ۲.۸ میلیون دلار به فروش میرسد که شاید باعث میشود نگاهی به آن بیندازیم.
۵) استون مارتین والکری
یکی دیگر از هایپرکارهای موجود در بازار با طراحی داخلی بالای ۱ میلیون دلار متعلق به مدل والکری از کارخانه استون مارتین است که باعث شده یکی از خودروهای فرمول یک عالی به حساب آید ولی هنوز نسخه شهری از آن ساخته نشده است ولی طراحی داخلی این خودروی مسابقهای با فرمان متفاوت و کمی عجیب، کاملا بینظیر است.
۶) مرسدس AMG پروجکت وان
همانند مدل والکری تجهیزات کامل این خودرو هنوز رونمایی نشده است ولی به احتمال زیاد وارد جاده مسابقات فرمول یک میشود و همانطور که از اسمش پیداست یک هایپرکار مسابقهای است که مجهز به پیشرانه هیبریدی ۱.۶ لیتری است. فرمان داخل این خودرو و دو صفحه نمایش بزرگ داخل خودروی مرسدس طراحی منحصر به فرد و زیبا دارند.
۷) مکلارن سنا
دو مدل سنا و ۷۲۰S در رتبه ششم این لیست قرار گرفتهاند که هر دو طراحی داخلی زیبا دارند و از توصیفات منتشر شده پیداست که صندلیهای نرم و راحتی دارد و حس رانندگی اسپرت را به مالکش میدهد.
۸) ایتالدیزاین GT-R50
به مناسبت تولد ۵۰ سالگی مدل GT-R نیسان تصمیم گرفت که با همکاری کمپانی ایتالدیزاین یکی از نسخههای لوکس با طراحی داخلی بالای ۱ میلیون را بسازد که تنها ۵۰ دستگاه از آن تنها تولید شد. یکی از نکات جالب در درون این خودرو حذف صفحه نمایش مرکزی برای نشان دادن مینیمالیست بودن این برند هست.
۹) ریماک کانسپت دوم
همیشه برای برندهای نوپا دشوار است که بهترین طراحی داخلی را داشته باشند ولی این مورد برای برند ریماک صدق نمیکند. کانسپت اول این برند طراحی داخلی بسیار زیبایی داشت و حتی کانسپت دوم نیز بهتر از اول شد که نشان از پیشرفت و ترقی فراوان این برند در این بخش است.
۱۰) پورشه ۹۱۱ بازسازی شده توسط سینگر
شاید کمپانی سینگر یکی از کوچکترین کمپانی خودروسازی در این لیست باشد ولی با دوباره طراحی مدلهای قدیمی پورشه ۹۱۱ توانسته ثابت کند که نسخههای جدیدی که میسازد میتواند در بازار جهانی تک باشد و مشتریان خاص خود را داشته باشد.
نظر شما درباره طراحی داخلی این لیست چیست و به نظرتان کدامیک زیباتر میرسد؟
لامبورگینی بدونشک یکی از مطرحترین و تاثیرگذارترین برندهای تاریخ خودروست که از نظر بسیاری، تولد و تکامل سوپراسپرتها مدیون این کمپانی است.
در این میان علاوه بر تاثیری که لامبورگینی در بهبود و تکامل خودروها و ایجاد رقابتی سهمگین در میان سازندگان خودروهای سریع داشته، این برند در پروسه طراحی، ساخت و حتی تولید محصولات برخی برندهای دیگر نیز سهیم بوده است. در این مطلب سعی داریم ۶ نمونه از خودروهایی که به نحوی با دخالت لامبورگینی عرضه شدند را معرفی کنیم.
بامو M1
بامو سعی داشت تا برای مدل ۳۰۰۰ سری E9 مسابقهای مشهور به Batmobile جایگزینی مناسب بسازد. برای این کار کارگاه تازه تاسیس M Power مامور ساخت یک سوپراسپرت موتور وسط شد. به خاطر نداشتن تجربه کافی، مهندسان M تصمیم گرفتند تا دست دوستی به سمت لامبورگینی دراز کنند و این کمپانی نیز به خاطر مشکلات مالی، قبول کرد تا بامو را در پروسه طراحی محصول جدید یاری کند. در نهایت قرار شد تا تولید این خودرو یعنی M1 حتی در کارخانجات لامبورگینی انجام گیرد. اما ورشکستگی لامبورگینی در کنار وضعیت نامناسب کیفیت خودروهای تولیدی این برند، سبب شد تا بامو در نهایت مراحل طراحی و تولید را خودش به پایان برساند.
داج وایپر RT/10
کرایسلر در اواسط دهه ۸۰ میلادی لامبورگینی را خریداری کرد. زمانی که در اواخر این دهه پروژه خودرو اسپرت سریع و سبکوزن داج یعنی وایپر کلید خورد، طراحی پیشرانه و برخی بخشهای شاسی به مهندسان لامبورگینی سپرده شد. بنابراین پیشرانه ۱۰ سیلندر ۸ لیتری ۴۰۰ اسب بخاری نسل اول وایپر از بسیاری جهات دستپخت مهندسان ایتالیایی است. مدیران کرایسلر اما این قضیه را به هیچوجه پنهان نکردند و حتی در بازاریابی و معرفی وایپر، از آن برای بالابردن اعتبار این خودرو استفاده کردند. با این حال پس از فیسلیفت و عرضه مدل GTS، ارتباط وایپر با طرح مهندسان لامبو بسیار کمرنگ شد.
وکتور M12
وکتور برندی آمریکایی بود که در اواخر دهه ۷۰ و برای تولید لامبورگینی آمریکایی تاسیس شد. پس از عرضه اولین محصول در اوایل دهه ۹۰، وکتور ورشکست شد و سهام آن توسط یک کمپانی اندونزیایی خریداری شد. این گروه (مگاتک) اما لامبورگینی را نیز خریداری کرد تا وکتور و لامبورگینی به هم مرتبط شوند. محصول دوم وکتور با نام M12، از شاسی و پیشرانه دیابلو بهرهمند شد و وکتور دیگر از پیشرانه و متعلقات آمریکایی (خصوصا شورولت) استفاده نکرد. با وجود قیمت بسیار پایینتر وکتور M12، این خودرو نتوانست به اندازه دیابلو پرفروش باشد و در نهایت وکتور دوباره تعطیل شد.
Cizeta V16T
مارچلو گاندینی کار طراحی لامبورگینی دیابلو را برعهده داشت و طرح نهایی را در اواخر دهه۸۰ میلادی تسلیم مدیران این کمپانی کرد. با این حال، مالکان وقت لامبورگینی یعنی کرایسلر، طرح دیابلو را بسیار ساختارشکنانه ارزیابی کردند و به همین دلیل از Tom Gale آمریکایی خواستند تا خطوط فضایی دیابلو را اندکی تعدیل کند. این قضیه به مذاق گاندینی مغرور خوش نیامد و برای همین طرح اولیه دیابلو را با کمترین تغییرات به کمپانی تازه تاسیس Cizeta داد. این برند توسط کلاودیو زامپولی تاسیس شده بود و عدهای از مهندسان سابق لامبورگینی در آن مشغول به کار شده بودند. به همین خاطر فلسفه و مشخصات Cizeta V16T بسیار شبیه به محصولات لامبورگینی شده و به نحوی آن را فرزندخوانده لامبورگینی میدانند.
آئودی R8
آئودی در اواخر دهه ۹۰ میلادی اختیار لامبورگینی را در دست گرفت و انقلابی شگرف در زمینههای مختلف این کمپانی ایجاد کرد. این تحولات اما به نفع خود آئودی نیز بود، چرا که مهندسان لامبورگینی برخی تجارب و ایدههای ناب خود را در اختیار همتایان آلمانی خود گذاشتند. این اتفاق سبب شد تا هنگامی که آئودی نمونه خیابانی اولین سوپراسپرتش یعنی R8 را عرضه میکرد، به سراغ مهندسان لامبورگینی رفته، از آنها کمک بگیرد. علاوه بر این، پلتفرم R8 و پیشرانه نمونه V10 آن با گالاردو مشترک است. بنابراین میتوان R8 را برادرخوانده آلمانی گالاردو دانست.
بوگاتی ویرون
شاید کمتر کسی باور کند که لامبورگینی در طراحی و ساخت سریعترین خودرو جهان در دهه اول قرن بیستویکم، نقشی انکارناپذیر داشت. پس از خریداری بوگاتی توسط گروه صنعتی فولکس واگن، تعدادی خودرو مفهومی به سفارش مدیران فولکس واگن برای ارزیابی بازار ساخته شدند که آخرین نمونه، ویرون بود. این خودرو با ظاهری جذاب، احتمالا در آینده نزدیک به یک خودرو تولیدی بدل میشد. برای همین، مهندسان لامبورگینی به کمک مهندسان بوگاتی شتافتند تا پلتفرم و متعلقات فنی این خودرو به طور دقیق و مناسبی طراحی شوند. با آنکه همکاری لامبورگینی با بوگاتی پس از عرضه نمونه مفهومی و در مراحل ساخت گونه تولیدی کمرنگتر شد، اما هنوز هم ویرون موفقیتش را مدیون لامبو است.